پایگاه شعرمذهبی به شمادوست گرامی خوش آمدمی گوید اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً - دوست گرامي شما مي توانيد اشعارخويش رابه وب سايت ماارسال تانمايش داده شود- شما مي توانيد جهت استفاده از اشعار شاعرومداح اهل بيت برادرحاج مهدي جهان ميهن باسبک جديد به لينک واقع در موضوعات سايت وياوب سايت شخصي ايشان مراجعه نماييد www.zeynabiuon@mailsara.comیاwww.zeynabiuon@mihanmail.irارسال فرمائید




   


   
موضوعات مطالب
صفحه اطلاع رسانی پایگاه بیت الائمه(ع)
اشعارشاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان (میهن)
متن اشعار اربعین حسینی
عکس های تاریخی وقدیمی مشهد(حرم امام رضا(ع))
شهادت امام حسن عسکری (ع)
متن اشعارولادت پیامبر(ص) وامام صادق(ع)
متن اشعار حضرت عباس (ع)
متن اشعار سینه زنی امام حسین (ع)
متن اشعارامام زمان (عج)
متن اشعارحضرت علی (ع)
متن اشعار رسوا.. (ص)
متن اشعار شهادت امام حسن مجتبی (ع)
متن اشعار شهادت حضرت زهرا(س)
متن اشعار شهادت امام باقر(ع)
متن اشعار شهادت امام سجاد(ع)
متن اشعارولادت امام حسن عسکری (ع)
متن اشعاروفات حضرت معصومه (ص)
تصاویروعکس های مداحان اهل بیت (ع)
متن اشعارمحرم
متن اشعارامام رضا(ع)
متن اشعارمناجات باخدا
متن اشعار حضرت علی اصغر(ع)
متن اشعارحضرت علی اکبر(ع)
متن اشعارحضرت رقیه (س)
متن اشعار مسلم بن عقیل (ع)
متن اشعاردرباره کربلا
متن اشعار دهه فاطمیه
مباحث حقوقی(برای دانشجویان رشته های حقوق )
متن اشعار درمدح امام زمان(عج)
متن اشعاردرباره عیدنوروزوبهار
متن اشعارسیزده بدر
صفحه برچسب های وبلاک
احادیث حضرت زهرا(س)
اشعاروفات حضرت ام البنین (س)
متن اشعارولادت حضرت زهرا(س)
متن پیامک روز زن -همسر
متن اشعارولادت امام محمدباقر(ع)
متن اشعارماه رجب
متن اشعارولادت امام جواد(ع)
متن اشعارولادت حضرت علی(ع)
صفحه سیاسی
متن اشعاروفات حضرت زینب(س)
متن اشعارعیدمبعث
متن اشعارولادت امام حسین (ع)
متن اشعارولادت حضرت عباس(ع)
متن اشعارولادت امام سجاد(ع)
متن شعردرباره کاظمین
متن شعردرباره نجف
متن شعر درباره سامرا
متن شعردرباره کربلا
متن شعردرباره مدینه
اشعارولادت امام زمان (عج)
متن اشعارصلواتی
متن اشعارولادت حضرت رقیه(س)
متن اشعارماه مبارک رمضان
روزنامه ها وخبرنامه های کشوری
صفحه تبلیغات وخریدوفروش رایگان اجناس شما(اقتصادی)
متن اشعاروفات حضرت خدیجه (س)
متن اشعارولادت امام حسن مجتبی(ع)
متن اشعارشبهای قدر(لیله القدر)
مطالب متفرقه وب سایت
متن اشعارعیدسعیدفطر
تصاویر متحرک
تصاویر متحرک
اشعارسالروز تخریب بقیع
متن اشعارمراسم عروسی- دامادی
اشعارشهادت امام صادق(ع)
متن اشعاردهه کرامت
متن اشعارولادت حضرت معصومه
اشعارولادت امام رضا(ع)
متن اشعاراستقبال از محرم
متن اشعارشب اول محم
متن اشعارشب دوم محرم
متن اشعارشب سوم محرم
متن اشعارشب چهارم محرم
متن اشعارشب پنجم محرم
متن اشعارشب ششم محرم
متن اشعارشب هفتم محرم
متن اشعارشب هشتم محرم
متن اشعارشب نهم محرم
متن اشعارشب دهم محرم (عاشورا)
اشعارحرکت کاروان کربلا
تحقیق آماده (دانشگاه .دبیرستان.دبستان.راهنمایی)
متن اشعارشهادت امام جواد(ع)
متن اشعارسالروز ازدواج حضرت علی(ع) وحضرت زهرا(س)
متن اشعارحربن ریاحی
شگفتی های قرآن
متن اشعارروز عرفه
لینک مستقیم به مطالب وب سایت های دوستان
کتابخانه الکترونیکی
دانلود نوحه (صوتی وتصویری)
استخاره
متن اشعارعیدغدیرخم
فایل های اشعارمذهبی (به صورت word)
متن اشعاررحلت پیامبر(ص)
فروشگاه بیت الائمه(س)
نويسندگان وب سایت
آمار و امكانات
»تعداد بازديد امروز:

طراح قالب

Template By:

درباره وبگاه

وب سایت پایگاه شعربیت الائمه (ع)باترویج اشعارمذهبی ونوحه وسینه زنی و... طراحی گردیده که به یاری خداونظرات شمادوستان کارخویش راادامه ودرزمینه ائمه اطهار(ع)گام برمی دارد.
لينك دوستان
»

»

»

»

»

»

»

»

فروشگاه تجارت حلال
فروشگاه هایپرثنا
سایت آپلود2
غریب مادر (شعر آیینی)
سایت هیئت های خراسان رضوی (لیست هیئت ها)
ساخت اسلایدمتحرک
وب سایت تکدید(شعر)
وب سایت شعر(مجتبی دسترنج)
وب سایت یاس کبود
معاونت حقوقی مجلس( کتابخانه)
دانلودنوحه
پایگاه تخصصی اهل بیت
ديوان شعر اهل بيت ع
وب باشگاه شعرآئینی
وب سایت توصیه های اخلاقی و..
وب سایت یامرتضی علی (ع)
وب سایت شوریده (دانلودنوحه)
در گذرگاه زمان
عطش روضه
وب سایت تقاطع
وب سایت زندگینامه مشاهیرواشخاص معروف و..
وب سایت اسلامیه
وب سایت بینات
علوم غریبه و...
شگفتی های قرآنی
وب سایت حکایات وحکمت
وبلاگهای منتخب درمیهن بلاگ
وبلاک هیئت محبان الزینب(س) جاده سیمان
سامانه ارسال پیام رایگان(پرند)
سامانه ارسال پیام رایگان(گیل پیامک)
سامانه ارسال پیام رایگان(پارسه)
سامانه ارسال پیام رایگان2
سامانه ارسال پیام رایگان
وب سایت های ارئه دهنده بنررایگان
ساخت بنر رایگان
سایت بعثه مقام معظم رهبری خراسان
سایت دانشگاه علمی کاربردی شهرداریهای خراسان
پایگاه مداح اهل بیت علیمی
پایگاه شخصی حاج مهدی اکبری
پایگاه شخصی حاج محمودکریمی
مرکز تنظیم آثارآیت ا... بهجت
سایت آیت ا... حکیم
سایت آیت ا... مدرسی
سایت بنیاداسلامی آیت ا... خویی
سایت آیت ا... وحیدخراسانی
سایت آیت ا...میرزاجوادتبریزی
مجمع احیای غدیر شهرستان ساری
پایگاه تخصصی اشعار اهل بیت
سازمان بسیج مداحان همدان
هئیت محبان الزهرا(س)بسیج بیشه سر
هیئت رزمندگان اسلام
پایگاه سادات
بانک اطلاعات شهرمشهد مقدش
هیأت مذهبی باب الحسین(علیه السلام)مشهد
هیئت حیدر کرار - مشهد مقدس
هیئت متحده غمزدگان حضرت رقیه (س) مشهد
پایگاه اطلاع رسانی جلسات هیئت های مذهبی
هیئت مکتب الحسین(ع) اصفهان
سایت هیئت محبان الرضا(ع)
سایت محمل (اشعارمذهبی)
وب سایت شخصی شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن
مداحی وشعر
مشق هیئت (اشعارمذهبی )
وب سایت صلوات آنلاین
هیئت قمربنی هاشم
مسکین باخرزی
وب سایت عمیت عین لاتراک
هیئت کف العباس (ع)رودسر
پایگاه تخصص مدح
ازدحام گودال (شعر)
فریادالعطش (شعر)
وبلاک شعرشاعر(شعر)
وبلاک سهیل عرب(قاسم بن الحسن(ع))
وبلاک غمخانه رباب (س)
لیست کامل سایت های خبری ، روزنامه ها و خبرگزاری های فارسی
پایگاه های اطلاع رسانی و روزنامه های کشور
فهرست روزنامه های ايران
وبلاک باب الحرم جدید(شعر)
وبلاک کربلا
شعر
وبلاگ رضیع الحسین(ع)
اوج پرواز
مداحین اشعار
وبلاگ اشعار کامل شاعران
سایت هیئت محبان الرضا(ع)
سایت سادات
رئوف اهل بیت (شعر)
هیئت انصارالرضاع(مشهد)
هئیت جنت العباس اصفهان
وبلاک خادمین حسین بن علی آبدانان
سایت هیئت های تهران
سایت حسینیه (نوحه )شعر
سایت باب الحرم (جدید)
بزم اشک (شعرمداحی)
سایت فاطمه(س)
سایت قائمیه اصفهان(دانلودنرم افزار)
بانک اشعارمذهبی2
مادحین (اشعارمذهبی)
دینی(اشعار)
اشعار(یاحسین)
سایت اشعارمذهبی
سایت مداحی (متن اشعارمذهبی)
خیمه دلسوختگان
سایت حرم شاه
بانک اشعارمذهبی
2- پخش زنده از حرم های ائمه (ع)
1- پخش زنده از حرم های ائمه (ع)
پخش زنده حرم حضرت عباس(ع)
پخش زنده حرم امام رضا (ع)
پخش زنده ومستقیم حرم امام حسین (ع)
سایت امام 8
سایت معراج
سایت باب الحرم
بعثه مقام معظم رهبری (خراسان رضوی)
ردیاب ماشین
جلوپنجره اریو
اریو زوتی z300
جلو پنجره ایکس 60

آرشيو مطالب
پيوند هاي روزانه
» در سرم شور و غوغا-

[]

درسرم شور و غوغا

دردلم یاد بابا

برلبم نام زهرا

منمیروم كنون به سوی عمو با شور و شین

عبداللهام من و عزیز حسن عبد حسین

ایوای ای و ای تك و تنها گشته حسین

عمهبنگر عدو رسیده

نیزهبه سوی عمو كشیده

سرگرمدعا میون مقتل

بینخاك و خون چه آرمیده

كودكماما شیرم

دامنترا میگیرم

منزعشقت میمیرم

ایدشمن خدا نیزه به پهلو میزنی

اینگونهبی هوا ضربه به ابرو میزنی

ایوای ای و ای خنجر اومد سوی گلو

یابن دنی حیا نداری

برمصحف حق پا میگذاری

درسیبه تو میدهم كه باشد

ازپور حسن چو یادگاری

درسرم شور و غوغا

دردلم یاد بابا

برلبم نام زهرا

دانلود مداحی



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : 1 فروردين 1388برچسب:بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,روضه ,جوادمقدم,اشعارمحرم ,شعرمحرم,عاشورا ,بیت الائمه,سایت بیت الائمه,, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» متن روضه شب پنجم محرم، عبدالله بن الحسن علیه السلام-علی اصغر آرزومند

السلام علیك یا ابامحمد یا حسن بن علی علیهالسلام

 السلامعلیکم یا اهل بیت النبوه علیهم السلام

عبدالله بن حسن چون از شجره امام حسن علیهالسلام بود جگر داشت رفت،كی قدرت داشت توی اون وضعیت بره، مردهاش میترسند.این زخمهای روی بدن عبدالله از همون آتیش كوچه ی بنی هاشم بوده،لذا وقتی تیر به قلب ابیعبدالله  هم زدند،مقتل خوارزمی سُنی میگه:امام حسین علیه السلام فرمود: والله قتلنی.....و.....(دومی و اولی لعنت اللهعلیهم ) این را خوارزمی در مقتلش می نویسد. عبدالله اول صدا زد واعما(وایعمو) و بعد صدا زد وا اُما(وای مادر) در چه زمانی صدا زده؟ امام صادق علیه السلامنشسته بود توی خونه دیدند زنی دوید گریه كنان اومد، فرمود :چی شده ؟گفت:آقا جانالان توی بازار یه زن داشت راه میرفت،پاش لیز خورد،  خورد زمین،گفت: خدا لعنت كنه قاتلا ن حضرت زهراسلام الله علیها رو،چرا این حرف رو زد؟چون خورد زمین،شنیده حضرت زهرا سلام اللهعلیها خورده زمین، این بچه هم دستش جدا شده،اون وقت مادرش تو خیمه رو صدا میكنه؟امشبمهمان امام حسن و امام حسین علیهم السلام هستیم،از امام حسن علیه السلام سئوالكردند:آقاجان چرا اینقدر پیر شدید؟ سخت ترین لحظات عمرتان کی بود؟ فرمود اون لحظهکه دستم تو دست مادرم بود تو کوچه مادر سیلی خورد.

اَلسَّلامُ عَلیَالْمنحورُ فی الوَری. سلام بر آنكه سرشرا از قفا بریدند

هر کس دلش به کرببلا مبتلاتر است

در خیمه گاه سینه او کربلاتر است

هیأت برایم از همه  جا خوبتر ولی

حال و هوای کرببلا با صفاتر است

ما با شب و بلا وغم آشنا ولی

شام وغم وبلای حرم آشنا تر است

وقتی برای کرببلا گریه میکنیم

آری دعای فاطمه ما را سزاتر است

در شعله غمش همه دلها که سوختند

آن دل که شعله ورتر بشود کیمیاتر است

آتش گرفته ای که مَحرم به او شوی

مُحرم در آتش وغم بالاتراست

ما پیکر مقطع الاعضا ندیده ایم

هرچه بیان کنیم از آن بوریاتر است

مارا خلیل روضه ارباب خواستند

این انتصاب از همه مارا رواتر است.

دو شب توی محرم ما میریم گودال یكیعاشوراست،یكی هم امشب،تو بغل مادر بود جگر باباش امام حسن علیه السلام پاره شد، شبعاشورا همه دارند حرف میزنند، این بچه از سروکول ابی عبدالله بالا میره،عزیز كردهی حسین است،كسی بهش حرف نمیزنه،آرام آرام اشک عمو رو پاک میکنه ،دید قاسم  داداشش حرف زد، وقتی عمو به قاسم فرمود :فردا بهبلای عظیم تو را میکشند،عمو با همه حرف زد الا من،مگه من سرباز نیستم براش، لذاوقتی  دید علی اصغر رو برد،فهمید كار روباید انجام بده ،وقتی عمو شیر خوار رو سرباز حساب میكنه،منم باید برم،عمو من مثلبابام تحمل ندارم،اسارات مادرم و عمه هامو ببینم، منو با خودت ببر،من دق میكنم،دستش را به دستش بست زینب، فرمود :زینب جان این بچه رو دوره كنید،این بچه نیاد ،اینبچه بیاد میكشنش،توی كربلا دو تا طفل دویدند سوی گودال، تا صدای ابی عبدالله روشنیدند،اولیش یه بچه كوچیكتر بود،دوید از خیمه ها بیرون،یه نامردی گفت:الان داغشرو به دل مادرش میگذارم،اون بچه رو به شهادت رساند ، عبدالله تا این صحنه رو دیدگفت: عمه من هم باید برم.

کشته ی دوست شدن در نظر مردان است

بس بلا بیشترش دور و برمردان است

یازده ساله ولی شوق بزرگان دارد

در دل کودک اینها جگر مردان است

همه اصحاب حرم طفل غرورش هستند

این پسر بچه ی خیمه پدر مردان است

بست عمامه همه یاد جمل افتادند

این پسر هر که باشد پسرمردان است

نیزه گرفتن که چنان چیزی نیست

دست بردست گرفتن هنرمردان است

بگذارید ببینند خودش یک حسن است

حبس در خیمه شدن برضررمردان است

گرچه ابن الحسنم پر شدم از ثارالله

بنویسید مرا یا بن ابی عبدالله

مصحف ما چه به هم ریخت تنت وای عمو

چقدر تیر نشسته به تنت وای عمو

همه ی رخت تو غارت نشده پاره شده

بسته یک پارچه با پا زدنت وای عمو

امدم تا که اجازه بدهی ویک یک

تیرها را بکشم از بدنت ای وای عمو

جان ندادی هنوز همه بالای سرت جمع شدند

چه شلوغ است سر پیرهنت وای عمو

آنقدر نیزه زیاد است نمیدانم چه

بکشم از بدنت یا دهنت وای عمو

حسین......... 

                              دانلود روضه



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : 1 فروردين 1388برچسب:بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,روضه ,جوادمقدم,اشعارمحرم ,شعرمحرم,عاشورا ,بیت الائمه,سایت بیت الائمه,, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» متن روضه شب چهارم محرم، طفلان زینب-علی اصغر آرزومند

سحر خیز مدینه کی میایی

امیر بی قرینه کی میایی

عزیزم فاطمه چشم انتظاره

شفای زخم سینه کی میایی

امیدم اینکه آقا با ظهورت

دگر حل معمایی نمایی

معمای فشار درب و دیوار

معمای مزار مخفی یار

یا صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

در عرش وفرش صحبت صحنو سرای توست

حسین

پیداست که لوایدوعالم لوای توست

در مجلست کلیم شدنپخش میکنند

این جلوه های موسویدر عزای توست

درما تو جلوه میکنیوگریه میکنیم

این یا حسین گفتن ماهم صدای توست

در این دو ماه دینخدا رشد میکند

اینها تمام از برکاتعزای توست

خونت که ریخت مالکهستی شدی حسین    

پس مکه وزمین نجف همبرای توست

جوینده کمال به شهرتو میرسد

بالاتر از بهشتخداکربلای توست

كیا كربلا نرفتن؟اززینب امشب بگیرند

وقتی نگاه کرد دیدامام چهارم دستاش بسته است،پاهاش بسته است، اومده  دم گودال داره با یه حالتی نگاه میكنه، دید جانامامش در خطره ،زینب دوید گفت تو را چه میشود عزیز برادر، فرمود: عمه جان اینابدنهای  خودشان را دفن کردند، بدن بابایغریبم رو ی خاک افتاده است، فرمود: جان برادر یه روز میاد اینقدر عاشقای ما کربلامیان ، آی بی بی زینب تو این جمع خیلی ها كربلا نرفتن...

جوینده کمال به شهرتو میرسد

بالاتر از بهشتخداکربلای توست

با گریه میشود بهفیوضات تو رسید

پس روضه تو واسطهفیضهای توست

صوت الحزین زینب توشیعه پرور است

سوز صداش باطنکرببلای توست

شب زینب و بچه هایزینب است ،بچهای زینب، قدوبالایی نداشتند، زره برتن نداشتند ،وقتی میخواست شمشیر وبر كمر ببندند دید شمشیر به زمین كشیده میشود،لذا دیدی این بسیجیها میخواستند توجبهه بدوند اسلحه رو گردنشون میبستند یعنی حمایل میكردند، بند شمشیر را حمایل بستن،اومدن در خیمه دایی جان اجازه بده بریم میدان، فرمود: با مادرتان بیایید. صدایزینب بلند شد داداش من اینجام ، ابی عبدالله فرمود:زینب جان اینی كه به اینها گفتمبا تو بیاییند،میخواستم یه بار دیگه ببینمت،عجب خواهر و برادری، وقتی اومدنخواستگاریش، اومد عبدالله بن جعفر ابن ابی طالب، بی بی زینب عرض كرد، بابا عبدالله  باباش كه جعفر عموی من است مرد خوبی است، اما شرطدارم هرجا حسینم رفت منم برم ، من باید هرروز حسینم رو ببینم ، من بی حسین میمیرم،هرشب شیر به بچه هاش داد به عشق حسین،هر كی به عشق یه كسی شیر به بچه هاش بده بچه هاش شكل همونمیشن،این بچه ها فقط بلدند بگن حسین،  وقتی از مدینه اومد به عبداللهنگفت بچه ها رو بفرست ،وسط راه دیدند دو سوار میاد، عباس علیه السلام دید بچه هایزینب هستند، دست و پای مادر را بوسیدند نامه عبدالله را تقدیم کردند ،عبدالله گفته:زینب جان بچه ها را ببر من که مریضم، اینا فدای حسین باشند،زینب خوشحال شد،نامه روآورد، ام لیلا اکبررو فرستاده، ام البنین عباس رو،فقط زینب قربانی نداشت كهاومدند، تا وارد میدان شدن، گفتند:  امیری حسین و نعم الامیر ما بچه های زینبیم،عمر سعد صداش دراومد عجب خواهری است زینب،بعضی ها گفتند این دو تا بچه رو مثلقاسم كشتند یعنی له شدند،ابی عبدالله اومد بالای سر این بچه ها،سپاه دشمنگرگند،اگر حسین یكی رو ببره سر اون یكی رو میبریدند ،ابی عبدالله هردو را بغل گرفت،خوناز سر و روشون میریزه،بدنشون جای جای نیزه است، زینب نیومد بیرون از خیمه،فرمود:منترسیدم حسینم خجالت بكشه، ام سلمه میگه بعد ازدواج زینب، رفتم در خانه زینب دیدمگریه میکنه،گفتم زینب چی شده؟ فرمود: سه روزه حسینم رو ندیدم، رفتم در خونه حسیندیدم حسینم دارد گریه میکنه ،گفتم بیایید پیش زینب،زینب داره گریه میكنه، اومد آقادیدند زینب خواب است آفتاب روی صورت خواهر، ایستادند مقابل آفتاب بیدار شد،زبانحال اینه عرض کرد داداش یه روز تلافی میکنم، اومد تو گودال، طوری نشست سایه روی  بدن داداش افتاد، حسین....

                             دانلود روضه                                              

                                      



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : 1 فروردين 1388برچسب:بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,روضه ,جوادمقدم,اشعارمحرم ,شعرمحرم,عاشورا ,بیت الائمه,سایت بیت الائمه,, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» متن روضه شب سوم محرم، حضرت رقیه سلام الله علیها-

وقتیمیان روضه مکان میدهی مرا

انگارجا به باغ جنان میدهی مرا

تنهاحبیب برتو دو دفعه نداده جان

میمیرماز غم تو ،جان میدهی مرا

جوشدزخاک تربت ما چشمه های اشک

چونبرغمت سرشک روان میدهی مرا

غمخانهتو طور و منم کلیم تو

درگفتگویخویش بیان میدهی مرا

مارارها به عرصه محشر نمیکنی

وقتیبه مادر خود نشان میدهی مرا

میخواستمکه حاجت خود را طلب کنم

ازپشت در  تو بیش از آن میدهی مرا

آقانشد کسی که نشد نوکر حسین

آقاییزمین و زمان میدهی مرا

خواهیبه من چو خیر دوعالم عطا کنی

جادر میان سینه زنان میدهی مرا

هرسالدر محرم تو زنده میشویم

بهرعزای خویش توان میدهی مرا

امشبشب سه ساله است،آدم از نیم متری رو زمین می افتاده،دوتا دستش كار نمیكنه،بدون رقیهاز رو ناقه رو زمین افتاد،رقیه خواب بودبه صورت رو زمین افتاد.....وای....حسین....بچهسه ساله چه قد و بالایی داره؟

صورتمن كبودتر از صورت مادر تو بود

چرا؟

دستعدو بزرگتر از صورت دختر تو بود

مردیكه شمشیر به دست میگیره،دستای زمختی داره،بابا خار مغیلان چرم رو پاره میكنه،خارمغیلان یه بوته است،وقتی بچه افتاد،رو خار مغیلان ،از بابای یه دختر بچه سئوالكن،اونایی هم كه دختر دارند میدونند،اگر بخواهیی بچه رو بزنی،یه گوشه ای میشینهپاهاش و تو بغل میگیره، نگاه میكنه زود اشكش در میآد،حرف نمیتونه بزنه، لباش هی بههم میخوره،روایت میگه،آقا ابی عبدالله توی راه كه می امدند،اسم چند تا پیغمبر روبردند پیغمبرایی كه از نظر وضعیت به خودش شباهت دارند،یكی حضرت یحیی علیه السلامبود،میدونید سر یحیی رو با اره بریدند،یكی حضرت اسماعیل صادق الوعد،نه اسماعیلفرزند ابراهیم،این اسماعیل صادق الوعد كسی بود كه كه قومش ،پوست صورتش رو كندند. وقتیسر رو جلوی بچه گذاشتند گفت عمه این سر کیه ؟حالا فهمیدم چرا وقتی عمه حرف میزدمیگفت یا هلالم، روایته تو صورت ابی عبدالله نوزده زخم کاری بوده،دیگه چی از اینصورت مونده این بچه بشناسه؟ هرشب سررو از نیزه میکندند تو صندوق میگذاشتند صبحبالای نیزه میزدند، نوزده جا گریه کرد سر بریده، سه جا خون گریه كرده،  یك جاتو مجلس ابن زیاد، وقتی عقب قافله اومدندیدن سر برگشته از گوشه چشم قطره خون جاریست، با دست بسته امام سجاد علیه السلام ناقهرا هی کرد، عمه بچه ها رو بشمار ،بیست و چهارتا بودن بچه ها، چهار تا مدینه رسیدند،شمرد گفت عزیزم رقیه گم شده،نامردها نگذاشتند لااقل یه آدم تره بره،همشون حیوانبودند، لااقل یكی كه كمتر عصبانی است بره،این زجر نامرد خیلی جنایت كرده بود، زجرملعون گفت میرم بیارمش،این كاروان شب داره حركت میكنه بروند جایزه بگیرند،حالا بهخاطر یه دختر حیرون شدند،حالا ببینید چقدر عصبانی اند، این دختر، عمه اش زینب گفتههر وقت تنها شدی بگو یا زهرا، تا افتاد از ناقه گفت یا زهرا ،دید یه خانمی دارهمیاد، دخترم چرا رو زمین نشستی ،سرش رو بغل گرفت، آروم آروم رو کبودی صورتش رونوازش کرد،چه لحظه خوبی بود ،یه وقت صدای پای اسب اومد،میخواد كوچه بنی هاشم تكراربشه،دیگه فاطمه رفت، بچه بلند شد ،نانجیب زجر پیاده نشد،ملعون از روی اسب موهاش روگرفت.

 هی بهش گفتم میام میام میام

موهامونکش میام میام میام

حرفبد میزد بابا بابا بابا

بالگد میزد بابا بابا بابا

منعزیز بودم بابا بابا بابا   

کیکنیز بودم بابا بابا بابا   

تشنگیشعله شد و چشم ترش را سوزاند

هقهق بی رمقش دور و برش را سوزاند

دستدر دست پدر دختر همسایه رسید

ریختنانی به زمین وجگرش را سوزاند

سنگیاز بین دو نی رد شد و بر صورت خورد  

پس از ان ترکه ی چوبی اثرش را سوزاند

دخترک زیر پر چادر عمه میرفت

آتشی از لب بامی سپرش را سوزاند

پنجه پیرزنی گیسوی او را وا کرد

شاخه سوخته نخل پرش را سوزاند

                                           دانلود روضه



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : 1 فروردين 1388برچسب:بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,روضه ,جوادمقدم,اشعارمحرم ,شعرمحرم,عاشورا ,بیت الائمه,سایت بیت الائمه,, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» بسم الله روضه خون، اومد ماه جنون-عبدالرضا هلالی

[]

بسمالله روضه خون، اومد ماه جنون

بازجمعیم دور هم ،چند خط روضه بخون

بسمالله سینه زن، بازم سینه بزن

توماه غربت ،ارباب بی كفن

ذكرعالمین حسین حسین حسین

 غرق شور و شین حسین حسین حسین

ابكیالحسین حسین حسین حسین

بخونای اكبر ناظم ،از قمر بنی هاشم

ازروضه ی شش ماهه، از قمر بنی هاشم

سقایدشت كربلا اباالفضل اباالفضل

دستششده از تن جدا اباالفضل اباالفضل

بسمالله دم بگیر ،پاشو پرچم بگیر

باذكر یاحسین، هوش از آدم بگیر

بسمالله محتشم، بنویس از دردوغم

شعریبا جوهر، اشك اهل حرم

مجلسعزات حرم حرم حرم

روضهها به پات حرم حرم حرم

روضهخون خدات حرم حرم حرم

ماهروضه ی اربابه

دلفاطمه بی تابه

ازتو آسمون چشماش

دارهمی باره خون باره

كربُبلا  غوغا شده واویلا واویلا واویلا

صاحبعزا زهرا شده واویلا واویلا واویلا

بسمالله آسمون، از غم شو واژگون

وایاز حال حسین، وای از داغ جنون

بسمالله نوكرا، حیّ علی العزا

امشبروضه بریم، گودال قتله گاه

نالهاز قفا نزن نزن نزن

بسكن از جفا نزن نزن نزن

پیشچشم ما نزن نزن نزن

ذوالجناحبه حرم برگرد

كردیخون جگرم برگرد

بشنوگریه ی این دختر

میگهبا پدرم برگرد

ایكشته ی دشت بلا حسین جان حسین جان

گشتهسرت از تن جدا حسین جان حسین جان

دانلود مداحی



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : 1 فروردين 1388برچسب:بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,روضه ,جوادمقدم,اشعارمحرم ,شعرمحرم,عاشورا ,بیت الائمه,سایت بیت الائمه,, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» من یه پرندم خدائیه دلم-جواد مقدم

منیه پرندم خدائیه دلم

روخاكم اما هوائیه دلم

قاتل من چیست؟ جدائیه دلم

شكرخدا كه رضائیه دلم

رضاكیه شهن شاه خراسان و میگم

رضاكیه شه خته ی شیران و میگم

رضاكیه پل بركت ایران و میگم

السلطانیا ابا الحسن علی علی

خالقمنان رها خواسته منو

بندهی باب شفا خواسته منو

قبلهی عشقم میشه كربُ بلا

امابرای رضا خواسته منو

خواستهمنو كه پروانه ی مرقدش بشم

خواستهمنو كه جلب بوم مشهدش بشم

خواستهمنو گدای شاه و مسندش بشم

رضاكیه شهن شاه خراسان و میگم

رضاكیه شه خته ی شیران و میگم

رضاكیه پل بركت ایران و میگم

السلطانیا ابا الحسن علی علی

منیه پرندم گدای كرمم

دونهبه گیر شه محترمم

عاشقاشك چشای ترمم

زندهشده از شفای حرمم

شفاكجاست توی صحن گوهرشاد رضا

شفاكجاست دم پنجره فولاد رضا

شفاكجاست میون دست صیاد رضا

رضاكیه شهن شاه خراسان و میگم

رضاكیه شه خته ی شیران و میگم

رضاكیه پل بركت ایران و میگم

السلطانیا ابا الحسن علی علی

دانلود مداحی



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : 1 فروردين 1388برچسب:بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,روضه ,جوادمقدم,اشعارمحرم ,شعرمحرم,عاشورا ,بیت الائمه,سایت بیت الائمه,, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» متن روضه شب دوم محرم، ورود به كربلا-

السلام علیک یا شیبالخضیب

شکر خدا به بزم عزایتو آمدیم

یا ایها الغریب برایتو آمدیم

تا میرسیم فاطمهخوشحال میشود

یا فاطمه برای رضایتو آمدیم

انگار انتخاب برایشما شدیم

ما از ازل به فیضدعای تو آمدیم

با ذکر حسین به معراجمیرویم

 پیغمبرانه سوی حرای تو آمدیم

میخانه بهشت همین هیئتشماست

باده به نوش مست ولایتو آمدیم

ماه محرم آمده لبیکیا حسین

ما درجواب آه و نوایتو آمدیم

فردای حشر نزد تو جایینمیرویم

امروز اگربه صحنوسرای تو آمدیم

سینه سپرکنیم که اربابماشدی

ما مفتخر از اینکهگدای تو آمدیم

مانند فطرس ایم محرمکه میشود

بالی بده که سمت هوایتو آمدیم

یه جمله شنیده ام ازمقتل درج شده رو دلم،اونایی كه میگن چرا روضه ی باز میخونید؟زینب از كربلا رفت كههمین رو بگه،فرمودند:ابی عبدالله وقتی اومد،حرفاشو كه زد خواست بگه،اینجا چه خبره،ابیعبدالله سه جمله فرمود:اول فرمود: هذامقتل رجالنا ،جلوی زینب داره میگه،میدونهعاشورا شهید میشه،هنوز چند روز وقته،دومییش،هذامذبح اطفالُنا، هذایحتکُ نساءنا.دستوراومده توی خشك ترین سرزمین پیاده كنید حسین رو،صدا زد داداش این جا چه خبره؟ابیعبدالله فرمود:چرا؟صدازد داداش ازلحظه ای که اومدیم تواین صحرادیدم ریگهای بیابانبه تو سلام میکنند،اگه شما خبر داشتی حسین داره میاد كربلا میرفتی این خارهایمغیلان رو در میآوردی،میدونی خار مغیلان چیه؟اینقدر قوی است،حتی چرم رو پارهمیكنه،وقتی توی بدن كسی بره،مخصوصاً اگه طفل باشه،تشنج میگیردش،این رو گفتم برافردا شب،خارها رو جمع كنید حسین داره میاد، خیمه زنها را توپستی زد ،حضرت زینبسلام الله علیها فرمود: بابام علی هر وقت میرفت جنگ، خیمه زنها را توبلندی میزد،چراشما خیمه هارو تو پستی زدی، میخواد هرکی میاد میره میدان اهل حرم نبینه، جلوتر ازهمه خیمه عباس رو زدند،تا این یل زنده است،كسی دستش به خیمه ها نمیرسه

  خیمه برپاشدو زینب غم معجرگرفت

دامن عباس را بادیدگان تر گرفت

***

با احتیاط لاله ما راپیاده کن

سه ساله ی مارا پیادهکن

عباس جان:

با احتیاط بار حرم رازمین گذار

زانو بزن وقار حرم رازمین گذار

همه رو كه پیادهكرد،جوانان مَحرم بنی هاشم اومدند،دور یك ناقه رو گرفتند،قاسم عنان مركب روگرفت،اكبر دست عمه رو گرفت،عباس زانوش رو ركاب كرد،همه ی یاران عقب رفتند،فقطمحرمها باید بیایند،هیچ كسی تا حالا قد و بالای بی بی رو ندیده.

با احتیاط تا کهنیفتد ستاره ای

میترسم آنکه گیر کند گوشوارهای

چشم مُخدرات به سمتنگاه تو

دوشیزگان محترمه درپناه تو

با حوریان رفته بهزیر نقابها

یک لحظه روبرو نشدندآفتابها

این حوریان عزیزخدایند و بس هین

این دختران کنیز خدایندو بس همین

این دختر علی است کهبالش شکستنی است

ناموس اعظم است وقارششکستنی است

از این به بعد ماهحرم آفتاب باش

عباس جان مراقب اینبا حجاب باش

این دختران من کهبیابان ندیده اند

درعمرخویش خار مغیلانندیده اند

یک لحظه هم زخیمهطفلان جدا نشو

جان رباب از دمگهواره پانشو

توهستی و اهالی اینخیمه راحتند

در زیر سایه ات همهدر استراحتند

تو هستی و به روزحرمشب نمی رسد

چشم کسی به قامت زینبنمیرسد

یک عده یوسفند یک عدهمریمند

احساس میکنم همهدلواپس همند

احساس میکنم که جوابمنمی دهند

با آب آب گفتنم آبمنمیدهند

اول مرا به نیزه ایاز حال میبرند

بعداً کشان کشان لبگودال میبرند

اینجا مکان تیر زپهلوکشیدن است

از خیمها دویدن و گیسوکشیدن است

راضیم رضایت یزدانمآرزوست

از سنگها شکستنندندانم آرزوست

من راضیم به پای خدادست و پازنم

با صورت به خاک بیفتمصدازنم

باید به روی نی سرمننیزرو شود

تا که مقام خواهر مننیز رو شود

جام بلا به دست گرفتهایم ما دوتا

این جام را الستگرفته ایم ما دوتا

میخواستیم عبد شدن رانشان دهیم

پیغمبر وعلی وحسن رانشان دهیم

از آن همه به خواهرمن ماتمش رسید

وارد شدن به مجلسنامحرمش رسید

حالا به زینب دارههشت روز دیگه رو میگه:

با احتیاط لاله ماراسوار کن

زینب بیا سه ساله مارا سوار کن

با احتیاط خسته شدنداین ستاره ها

این گوش پاره هاسرگوشواره ها

 

                                دانلود روضه



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : 1 فروردين 1388برچسب:بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,روضه ,, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» متن روضه شهادت امام صادق علیه السلام-حاج حسن خلج


            

ای مدینه بنگر در سوز و در گدازم

قسمت من اینه بسوزم و بسازم

یاد آن نمازی كه نیمه شب شكستند

یاد بازوانی كه بین كوچه بستند

پیر مو سپیدم بُریدم مشكل شد آخر كار من

خدا ببین سر پیری،گیر كی افتادم،هر كی هر جاباشه دیگه سر پیری احترامش بجاست

پیر مو سپیدم بُریدم مشكل شد آخر كار من

دشمنم سواره نداره رحمی به حال زار من

با دلی پر از درد به نامرد گفتم كمی آهسته تر

بی ادب تو سواره ای من پیاده،تو جوانی من پیرم

با دلی پر از درد به نامرد گفتم كمی آهسته تر

ناله ام شنید و كشید و من هم زمین خوردم به سر

آروم آروم داری میفهمی چی شد،نه؟ این آقا مردبود،تو داری این جوری ناله میزنی

دلت شكست و بیاد رقیه افتادی

اون یهودی سگه كی بود شما رو زمین بزنه آقا

دلت شكست و بیاد رقیه افتادی

خودت برای رضای خدا زمین خوردی

حالا كه عمه كوچلومو زمین زدند

با دلی پر از درد به نامرد گفتم كمی آهسته تر

ناله ام شنید و كشید و من هم زمین خوردم به سر

اشك غم سفته ام روز و شب گفته ام آه كجاییمادر

ای مدینه دشمن با حمله ی شبانه

همره دل من سوزانده درب خانه

دشمن یهودی تا وارد حرم شد

زنده خاطرات جانسوز مادرم شد

همچین كه وارد خانه شدند یك دفعه پرده ها كناررفت،خاطرات مادرم زهراسلام الله علیها برام تداعی شد

ای خدا شنیدم و دیدم در سیل آتش ابر دود

مادر جوانم كمانم در پشت در افتاده بود

هیچكی نبود به داد بچه های فاطمه برسه،زینب داشتپرپر میزد،حسین داشت بال بال میزد،از یه طرف علی رو میكشیدند،از یه طرف فاطمه افتادهبود،خاك به دهنم!یه طرف محسن....همین قدر بدون امام زمان(عج) هر روز داره این صحنهها رو میبینه،

ای خدا شنیدم و دیدم در سیل آتش ابردود

مادر جوانم كمانم در پشت در افتاده بود

آنچه دیده ی دل بدیده هرگز نگردد باورم

مانده روی مسمار به دیوار ردی زخون مادرم

ای گل خزانم آتش زدی به جانم

ای پرستوی من رفتی زاشیانم

از غمت خمیدم امیدم رفیق خفته زیر گل

مرتضی و دوری صبوری..........

به حق ائمه ی بقیع ده مرتبه یا الله

                                  دانلود روضه



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : 1 فروردين 1388برچسب:بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,خلج ,حاج حسن خلجبیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» متن روضه شب اول محرم،شهادت مسلم بن عقیل-آرزومند

هرکسی گفت حسین فاطمه او را بخشید

بس که بخشید گنهکار دگر کم آمد

چشم وا کن که علی فاطمه را میارد

پیش از آنها خود پیغمبر اکرم آمد

امام صادق ع هر وقت مجلس میگرفت عبا را دم درمی انداخت میفرمود مادرم فاطمه میاد میشینه دم در

شب اول دلم می خواد بگه حسین

خودشان بانی و هم گریه کن و سینه زنند

هر چه قیمت شده از آن بیت مکرم آمد

نوکر تو همه جوره به خدا نوکر توست

کار تو بر همه  اعمال مقدم  آمد

وعده کن در شب اول به شب اول قبر

ملکی مژده دهد شاه دو عالم امد

جای هرکس که به ما سینه زدن آموخت

دل پر غصه بگریید که محرم آمد

اینقدرمسلم غریبه،حدود سه ماهه رفته کوفه، تو راه كه میومد اون راه بلد مسلم از عطش جوونداد، نامه نوشت به ابی عبدالله برگردم با خودتان بیام، ابی عبدالله شاید به صورترمز نوشت برای مسلم: وعده ی من و تو دروازه کوفه،ابی عبدالله به وعده اش وفا كرد،تادروازه كوفه دختر مسلم آروم گریه میکرد،اما هچین كه به دروازه رسید دید سر باباشبالای دروازه آویزانه،از بالای نیزه چشمها تو چشم هم افتاد،گفت سکینه ببین اینم سربابای منه   بگوحسین................

کوچه گردی نکن حبیب خدا میهمانی تو منزلت داری

دعوتت کرده اند اینمردم توازاین کوفه دست خط داری

رونزن گوششان کراستامشب باغم بی کسی مدارا کن

همه دارندمیروندآقابی صداگریه کن تماشا کن

ای ولی فقیه دل خستهای ابرمرد قهرمان چه خبر

نامه ای دادی حسینبرگرد از امام زمانمان چه خبر

بازهم بی بصیرتیکردندجهلشان کاردستتان داده

لقمه های حرام راخوردند دل بریدنداز شما ساده

چاله کندندبرسرراهتتاکه گودال رامحک بزنند

ریسمان جهالتآوردندتابه زخم دلت نمک بزنند

کوفه بال وپرشما رابست کنج دیوار خسته افتادی

تنگی کوچه هاش باعثشد یاد پهلوشکسته افتادی

ضربه هاشان به پهلویتمیخورد دردهایت یکی دوتاکه نبود

چقدرزود دوره اتکردند کوفه گودال کربلا که نبود

آب در حسرت لبان سوختلب پاره معذبی آقا

باغروری شکسته آقا جان سردارالاماره ات بردند

باورم نیست باتنی بیسرسمت میخ قناره ات بردند

تهمت خوردن شراب زدندبه شما مرد حق پرست آقا

تازه با این کهخیزران نزدنددوسه تا دندانتان شکست

خیزران گفتم ودلم خونشد دهنم تیر میکشد چه کنم

دستاشو بستن  بالای دارالاماره سروازبدن جدا کردن، تا آخرینلحظه میگفت :حسین کوفه میا،آخه امروز فهمیدم مغازه ها به نیزه سازی تبدیل شدند،بازارنیزه فروش ها شلوغ شده کوفه پر از حرمله است،اینجا به میهمانان آب نمی دهند، ازبالای دارالاماره تنش رو به پایین انداختند، طوعه میگه گفتم برم ببینم مهمان دیشمرو چی به سرش آوردند، دیدم بدن بی سرو  پاهاش رو به ریسمان بستندریالبا اسب تو کوچهمیکشیدند دیدم بردند،میگه اومدم دنبال جنازه،بردنش بازار قصابها برای اینكه همهشیعه ها بترسند،بدن روبه قناره قصابی آویزان کردند تازه این نایب آقاست این جورکشتند،برا خودش برنامه ها چیدند،...

                                                        



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : 1 فروردين 1388برچسب:بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,بیت الائمه,جهان میهن,متن اشعارمحرم,شعرشب اول محرم ,اشعارمحرم,ویژه نامه محرم,, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» اشعارشب 7محرم (حضرت علی اصغر(ع)) سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن

 

***(اشعارشب هفتم محرم-شهادت حضرت علی اصغر(ع))

                                                                                                                                                                                        مدح حضرت علی اصغر(ع)

دیدن لاله های پرپرسخت است

گویندلحظات آخرمحتضرسخت است

برای کسی که تشنه هست وآب نخورده

جان دادن به زیرخنجر  سخت است

بگذاریدلااقل به سن بلوغ برسد

جان دادن ششماهه ای چون اصغرسخت است

اگراذنش دهیداز تشنگی جان می سپارد

طفل ششماهه وپارگی حنجرسخت است

آنهم طفلی که چندروز شیرنخورده

دست وپازدن به روی دست مادرسخت است

تشنگی ،پارگی گلو،همه یک طرف ولی

دیدن طفل خردسال و بی سرسخت است

عباراطوری کشیده روی طفلش

روی دست باباجان دادن لحظه آخرسخت است

 سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن

***(مدح روضه علی اصغر(ع))

روضه علی اصغر(ع)

گریه کم کن علی جون،مادرت شیرنداره

گلوت بابا می دونم،طاقت تیرنداره

گریه کم کن علی جون،مادرت تاب نداره

بخدامادرتو، ازغمت خواب نداره

گریه کم کن علی جون،عمو تاب نداره

دیگه مشکش بخدا،ذره ای آب نداره

اینقدرچنگ نزن ،سینه مونکن خونی

اینقدربرای من ،مکن شیرین زبونی

می دونم که تشنگیت،علی جون چاره میشه

گلوی نازک تو،باباجون پاره میشه

می دونم که تشنگی ،امون تو بریده

انگاری که هرمله،گریه هاتوشنیده

کودک ششماهه من،کی بریده ساقه تو

ازخون حنجرت بابا،خونیه قنداقه تو

تاکه راحت جون بدی،کمی دست وپابزن

یه باردیگه خنده ای ،به روی بابابزن

غم مخورای کودک ،ساکت وخاموش من

الهی بمیرم من،قتله گات آغوش من

گلوت پاره اماباز،به رویم نگاه تو

مادرت توخیمه ها،چشم دوخته به راه تو

باچه رویی تورومن،سوی خیمه ببرم

انگارداره می رسه ،نفس های آخرم

توخیمه چشم به راهه ،رقیه(ع)خواهرتو

بگوکه چی بگم من،علی (ع)به مادرتو

زبعدرفتن تو،گریه میشه کارمن

رحمی نمابه حالم،ای طفل شیرخوارمن

نکن منوشرمنده، علی توبانگاهت

چطورببینم شده ،آغوشم قتله گاهت

سوارروی نیزه،چشاتوواکن علی(ع)

داره بارون می باره،به من نگاه کن علی(ع)

خدامی دونه اینجا ، امیدم شدناامید

ازغم رفتن تو، موی سرم شدسپید

ازکوفه تاشام علی(ع)،می کردم من این دعا

نیفته از رو نیز-سرت زیردست وپا

نیزه به اون بزرگی ،از سرتوبزرگ تر

یکی نبودبگه که ،رحم کن به حال مادر

 

سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن

 

****(سینه زنی تک-حضرت علی اصغر(ع))

حضرت علی اصغر(ع)

چشاتو واکن-منونگاه کن

باگریه بابا-منوصداکن

خنده بزن باز-،به صورت من

دشمن می خنده –به غربت من

کی بریده   ساقه تو(علی(ع) علی(ع)   ،    علی(ع) علی(ع))

خونی شد قنداقه تو(علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

به روی من خنده نکن (علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

باباروشرمنده نکن (علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

(علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))4

لالا   لالائی-می خوابی اصغر(ع)

جون می دی تواز-بی آبی اصغر(ع)

از عطش لبهات-ترک خوردعلی(ع)

کاش بابات جای –تومی مردعلی(ع)

خزان شده    بهارت (علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

قنداقت رفته  به غارت(علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

امیدمن شد   ناامید(علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

موی رباب   شده سپید(علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

(علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

کاش تا قبل ازآن-که جون سپردی

می شدیک ذره –شیرتومی خوردی

اماصدافسوس-من شیرندارم

آبی نمونده –برات بیارم

کی تیرزده  برگلوت(علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

داره میاره  آب عموت (علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

یه کم دیگه توتاب بیار(علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

مادرتو   تنها  نزار(علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

(علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

حالا که می ری – از پیش بابا

می ری به پیش –مادرم زهرا(س)

وقتی گرفت او-تورودرآغوش

نکنی علی(ع)-اینوفراموش

روی سینه ش  سرنزاری (علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

محسن و یادش میاری (علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

اوداغدارکوچه هاست (علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

اوشاهد کرببلاست (علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

(علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

ببین علی جان(ع)-خنده دشمن

چشاتوواکن –قلبمو نشکن

بودآرزویم –شبیه اکبر(ع)

اذون بگی تو- علی اصغر(ع)

غنچه نشکفته من(علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

حرفهای ناگفته من (علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

رودستم پرپرشده ای (علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

بمیرم بی سرشده ای (علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

(علی(ع) علی(ع)، علی(ع) علی(ع))

 

سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن

****(سینه زنی شور-حضرت علی اصغر(ع))

حضرت علی اصغر(ع)

علی اصغر(ع)علی اصغر(ع)- علی اصغر(ع) علی لای لای

اگرطفلی-ولی هستی –امیدلشکرمولا

می خندی تو-وقتی هستی-رودست خواهرمولا

ای قنداقت    مشکل گشا علی(ع)

جان دادی رودست باباعلی(ع)

مادرگلوتونبینه ای پسرم

به لب دارم من این دعاعلی (ع)

علی اصغر(ع)علی اصغر(ع)- علی اصغر(ع) علی(ع) لای لای

جای توکه –روی دوش –عموعباسه (س)ای اصغر(ع)

نوک نی را-می مکی تو-بجای سینه مادر

سوارروی نیزه ها

به مادرت رحمی نما

مادرنبینه توروباز

به لب دارم این دعا

علی اصغر(ع)علی اصغر(ع)- علی اصغر(ع) علی لای لای

زبعد تو-مادرتو-قنداقه توتکون می ده

به روی نی-داره بادست -سرتورونشون می ده

ترسم که نیزه جابجا شود

سرت زنیزه رها  شود

بیفتدوبه روی خاک

سرت به زیردست وپاشود

علی اصغر(ع)علی اصغر(ع)- علی اصغر(ع) علی لای لای

الهی که –بمیرم من-یه ذره شیرنخوردی تو

یه جرعه آب –ندیدی تو-که تشنه جون سپردی تو

اینقدلباتوبرهم نزن مادر

باگریه آتیش به جانم نزن مادر

انگارداره بارون میگیره علی(ع)

ولی چه سودکه دیگه دیره علی(ع)

علی اصغر(ع)علی اصغر(ع)- علی اصغر(ع) علی لای لای

 سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن

****(شعرسینه زنی سنگین حضرت علی اصغر(ع))

 

علی لای لای2- علی لالای علی ،علی اصغر(ع)

 

بخواب مادر2- عمورفته برات آب بیاره

دعام اینه 2- که ازآسمون بارون بباره

روی دستم2-جون دادی بااینکه تشنه بودی

بمیرم من2-روی دستم تلذی  نمودی

 

علی لای لای2- علی لالای علی ،علی اصغر(ع)

 

کودک من 2- روی دستم گلویت شده پاره

غم میگیره 2- تامی بینم جای خالی توگهواره

پشت خیمه2-می کنم قبری برات من باخنجر

واکن چشمت2-مادرت داره میادعلی اصغر(ع)

 

علی لای لای2- علی لالای علی ،علی اصغر(ع)

عل بابا2-چطوری تیربکشم من از گلویت

گل یاسم2- شدی پرپر،پریده رنگ ورویت

ای گل من2-روی دستم داری چشم می بندی

بگوبابا2-چراداری به صورتم می خندی

علی لای لای2- علی لالای علی ،علی اصغر(ع)

حنجرتو2- طاقت تیرسه شعبه رونداره

دعام اینه 2- که عموزودبرات آب بیاره

لب خشکت2- برده از کف علی (ع) صبروقرارم

سینه موتو2-دیگه زخمی نکن شیر  ندارم

علی لای لای2- علی لالای علی ،علی اصغر(ع)

روی نیزه 2- میای همراه ماتوبه اسارت

ببین مادر2- حتی قنداقه توشده غارت

لبت خشکه 2- انگاری هنوزم شیرمی خوای اصغر(ع)

آرزوم بود2-ببینم بزرگ شد ی هم چو اکبر(ع)

علی لای لای2- علی لالای علی ،علی اصغر(ع)

 سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن

 



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : دو شنبه 13 آبان 1392برچسب::ب:سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن,اشعارشب هفتم محرم,شعرشب هفتم محرم,پایگاه شعرمداحی,شعرحضرت علی اصغر,سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن,اشعارشب هفتم محرم,شعرشب هفتم محرم,پایگاه شعرمداحی,شعرحضرت علی اصغر,علی اصغر,اشعارعلی اصغر,اصغر,متن شعر,متن اشعارمحرم,سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن,اشعارشب هفتم محرم,شعرشب هفتم محرم,پایگاه شعرمداحی,شعرحضرت علی اصغر,علی اصغر,اشعارعلی اصغر,اصغر,متن شعر,متن اشعارمحرم,سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن,اشعارشب هفتم محرم,شعرشب هفتم محرم,پایگاه شعرمداحی,شعرحضرت علی اصغر,علی اصغر,اشعارعلی اصغر,اصغر,متن شعر,متن اشعارمحرم,سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن,اشعارشب هفتم محرم,شعرشب هفتم محرم,پایگاه شعرمداحی,شعرحضرت علی اصغر,علی اصغر,اشعارعلی اصغر,اصغر,متن شعر,متن اشعارمحرم,سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن,اشعارشب هفتم محرم,شعرشب هفتم محرم,پایگاه شعرمداحی,شعرحضرت علی اصغر,علی اصغر,اشعارعلی اصغر,اصغر,متن شعر,متن اشعارمحرم,سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن,اشعارشب هفتم محرم,شعرشب هفتم محرم,پایگاه شعرمداحی,شعرحضرت علی اصغر,علی اصغر,اشعارعلی اصغر,اصغر,متن شعر,متن اشعارمحرم,سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن,اشعارشب هفتم محرم,شعرشب هفتم محرم,پایگاه شعرمداحی,شعرحضرت علی اصغر,علی ب:سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن,اشعارشب هفتم محرم,شعرشب هفتم محرم,پایگاه شعرمداحی,شعرحضرت علی اصغر,سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن,اشعارشب هفتم محرم,شعرشب هفتم محرم,پایگاه شعرمداحی,شعرحضرت علی اصغر,علی اصغر,اشعارعلی اصغر,اصغر,متن شعر,متن اشعارمحرم,سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن,اشعارشب هفتم محرم,شعرشب هفتم محرم,پایگاه شعرمداحی,شعرحضرت علی اصغر,علی اصغر,اشعارعلی اصغر,اصغر,متن شعر,متن اشعارمحرم,سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن,اشعارشب هفتم محرم,شعرشب هفتم محرم,پایگاه شعرمداحی,شعرحضرت علی اصغر,علی اصغر,اشعارعلی اصغر,اصغر,متن شعر,متن اشعارمحرم,سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن,اشعارشب هفتم محرم,شعرشب هفتم محرم,پایگاه شعرمداحی,شعرحضرت علی اصغر,علی اصغر,اشعارعلی اصغر,اصغر,متن شعر,متن اشعارمحرم,سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن,اشعارشب هفتم محرم,شعرشب هفتم محرم,پایگاه شعرمداحی,شعرحضرت علی اصغر,علی اصغر,اشعارعلی اصغر,اصغر,متن شعر,متن اشعارمحرم,سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن,اشعارشب هفتم محرم,شعرشب هفتم محرم,پایگاه شعرمداحی,شعرحضرت علی اصغر,علی اصغر,اشعارعلی اصغر,اصغر,متن شعر,متن اشعارمحرم,سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن,اش, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» اشعارشب 6محرم (حضرت قاسم بن الحسن(س)) سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن

 

 

****(اشعارشب ششم محرم )

 

مدح حضرت قاسم بن الحسن(ع)

 

عشق توماندگارست تاابددریاد

 

نوکرم من،نوکری مادرزاد

 

شکرمی کنم که خداونداز کرم

 

اشک برشماراهدیه به من داد

 

گرچه دورم از توولی امشب

 

سلامم رامی سپارم به دست باد

 

برسان سلام مرابه پیشگاه ارباب

 

بگوکه اگرمی خواهی نوکرت شودشاد

 

رحمی نما واز گناهش درگذر

 

این بنده رابادست خویش نماآزاد

 

الهی بمیرم برای توی یابن الزهرا(ع)

 

صدایت شنیدندوکسی پاسخ نداد

 

عوض پاسخ آنقدرنیزه زدند براو

 

زینت دوش نبی برخاک افتاد

 

 

 

صدازدی کسی به صدایت جواب نداد

 

تشنه بودی وکسی به دستت آب نداد

 

 

 

غریب کربلا،پسرزهرا(س)سلام

 

شکرخداکه این اشک جاریست مدام

 

من بی مرامم ولی شنیده ام

 

توچشمه لطفی وکرم ومرام

 

می بالم به خودوفخرمی فروشم

 

که تنهاماداریم چنین امام

 

امامی که بادست خویش

 

به روی زانوگذارد سرغلام

 

امام که به روی نیزقرآن بخواند

 

وسنگ می زدند براوازپشت بام

 

وناموسش که ناموس خدابود

 

میان آن همه حرامی وازدحام

 

وسرش به روی نیزه وخواهرش

 

نظاره می کرد از کوفه تاشام

 

آن اسارت ودسته های بسته

 

اینطرف خواهرت درملاعام

 

این طرف چشم حرامی ونامحرم

 

اینطرف سنگ وخاکسترودشنام

 

 

 

*****(مدح)

 

قاسم بن الحسن(ع)

 

ازمیان جمعیت صدائی برخواست

 

جانم به فدای عموکه خیلی تنهاست

 

من زاده حسنم (ع)نهراسم زعجل

 

درپیش من مرک اهلامن العسل

 

بارها پسرخواندی ومراگرفتی دربغل

 

فردازنده می کنم حسن رادرجمل

 

عموجان،

 

امشب وعده دادی مراازبلائی عظیم

 

ولی بشنواین سخن از کریم بن کریم

 

منم قاسم(ع)جگرگوشه برادرت

 

جان من به فداری تووعلی اصغرت(ع)

 

رسیدوقت نبردوگفت عموجان

 

اجازه بده تاکه روم من به میدان

 

سیزده ساله ام ونوجوانی نحیف

 

پسرحسنم(ع)ولشکری راحریف

 

هرلباس رزمی که برتنش می کردند

 

بزرگتربودپس بیرون می آوردند

 

کفت من که ازتبارعشق ؛حسنم(ع)

 

لباس رزم من هست این کفنم

 

کفن به تن نمودمقابل لشکرایستاد

 

مردشامی خندیده ای بلند سرداد

 

حسین(ع)راببیندبه چه روزی افتاده

 

نوجوانی به جنگ مافرستاده

 

غیرت حسنی (ع)اش بلند شدنعره زدحرامی

 

این صحبت چیست که خویش تومی خرامی

 

منم قاسم(ع)،حسین(ع)باشدپدرم

 

حریف تونه ،حریف کل لشکرم

 

چومردشامی شنید اینچنین فریاد

 

فرزندانش رایکی یکی به میدان فرستاد

 

رجزهای مردشامی راقاسم (ع)باطل کرد

 

هردوفرزندش رابه درک واصل کرد

 

خودبه میدان زدوآبرویش رفت برباد

 

چنان ضربتی قاسم (ع) زدکه برخاک افتاد

 

برای آنکه آبرویشان نرودبیشتر

 

دستورحمله دادبه کل لشکر

 

آنقدرضربه زدند تا بی حد

 

هرکه هرچه داشت دردست می زد

 

می زدند باشمشیر،نیزه ،خنجر

 

می خواستند شودبدنش شبیه اکبر(ع)

 

قصه ای دردل اهل خیام نشست

 

آنقدرزدند که استخوان شکست

 

ناگه افتاداواز پشت فرس

 

فریادکشیدعموبه فریادم برس

 

سروده شاعرومداح اهل بیت برادر حاج مهدی جهان میهن 

 

***(سینه زنی سنگین )

 

قاسم بن الحسن(ع)

 

ای پسربرادرم-پدربودم برات دائم

 

آبروموبخرحالا-از جابلندشوای قاسم(ع)

 

توروبجان مادرم-راه نره دیگه اینچنین

 

آتیش نزن به قلب من-پاتونکش روی زمین

 

بادیدنت می افتم من یادبابا

 

جان عموتوبرزمین نکش باهات

 

بادیدنت می افتم یادمادرم

 

مادرتونذرکردتوخیمه هابرات

 

واویلا4

 

به من بگوچطوربدم-جواب باباحسنت(ع)

 

مادرت توی خیمه ها-منتظرآمدنت

 

اینقدرازدردپهلو-به روی خاک نزن چنگ

 

استخوانهات شکسته شد-به زیربارش سنگ

 

شکسته شدپهلوی توشبیه زهرا(س)

 

بلندشده قامتت ازدورشدی پیدا

 

چیکارکردندباهات بگوای قاسم(ع)من

 

شدی شبیه اکبرم(ع) توارباًارباً

 

واویلا4

 

تمام آرزوم اینه –ببینم شادی تو

 

ببینم که پوشانده ام-رخت دامادی تو

 

اماصدافسوس می بینم-باخون حناگرفته ای

 

چشاتوواکن قاسمم(ع)-انگارشفاگرفته ای

 

می بینم که میان خون غوطه وری

 

توهم مثل باباحسن(ع)خون جگری

 

داغ منوتازه نکن ای عموجون

 

دائم به یادکوچه ومیخ دری

 

واویلا4

 

نکش پاتوروزمینا-آتیش به قلبم می زنی

 

پهلوت شکسته قاسمم(ع)قلبمواز جامی کنی

 

چه جنگی کردی تومیدون-که گشتی قاسم(س)سنگ بارون

 

هی می کشی پاروزمین –انگارشکسته استخوون

 

چیکارکردندباهات قاسم(ع)تومیدان

 

هی دست وپامی زنی ومی گی عموجان

 

اونقدزدن  امون تو بریدند

 

بابات بازهرا(س)اومده از جنان

 

واویلا4

 

سروده شاعرومداح اهل بیت برادر حاج مهدی جهان میهن

 

****(سینه زنی شور)

 

قاسم بن الحسن(ع)

 

نوه حیدر(ع)-ابن الحسنم(ع)

 

مردنبردو-به تن کفنم  -2

 

رجزی که وقت نبردمی خوانم

 

قاسم بن الحسن بن امیرالمومنانم(ع)-2

 

منم قاسم (ع)-حریفم یک لشکر

 

من قاسم(ع)-تورگهام خون حیدر(ع)

 

منم قاسم(ع)-از تبار شورواحساس

 

                                       منم قاسم(ع)- شاگرددست عباس(ع)

 

منم قاسم (ع)4

 

نوه حیدر(ع)-گرفت به دست شمشیر

 

می گه امیری –حسین (ع)ونعم الامیر-2

 

رجزی که می خواندوقت پیکار

 

لافتی الاعلی لاسیف الاذوالفقار-2

 

منم قاسم(ع)-یارویاورحسین(ع)

 

منم قاسم(ع)-پسربرادرحسین(ع)

 

منم قاسم(ع)-عشق مولادردلم بی نهایت

 

منم قاسم(ع)-کشته راه  ولایت

 

منم قاسم(ع)-4

 

مثل اکبر(ع)-منوگرفتی دربغل

 

بزاربرم -نمی ترسم من از عجل

 

برای من-مرگه اهلامن العسل

 

دوباره من –زنده کنم جنگ جمل-2

 

منم قاسم(ع)-که زدشمن نمی هراسم

 

منم قاسم(ع)-که به نام زهرا(س)حساسم

 

منم قاسم(ع)-شاگرددرس عباسم (ع)

 

منم قاسم(ع)-4

 

ذکرحسینه –برلبم دائم

 

شیرحسنم (ع)-اسم من قاسم(ع)2

 

 

 

                                                                                                                                                                  داده به من جنگ شوروحالی

 

رجزم هست یاعلی مولی الموالی(ع)

 

منم قاسم(ع)-قدرت علمدار

 

منم قاسم(ع)-هیبت علمدار

 

منم قاسم(ع)-همت علمدار

 

منم قاسم(ع)-4

 

بپاشد امشب –حنابندانم

 

گسسته از هم-شداستخوانم 2

 

وقتی بریدند زتن سرم

 

من می گفتم زتبارحیدرم(ع)

 

منم قاسم(ع)-که شدم سنگ باران

 

منم قاسم(ع)-که شکسته استخوان

 

منم قاسم(ع)-به زیرتیغ وسنان

 

منم قاسم(ع)-4

 

 سروده شاعرومداح اهل بیت برادر حاج مهدی جهان میهن

 

***(سینه زنی تک )

 

قاسم بن الحسن(ع)

 

اونیکه  ،  تومیدان- قامتش ،  قائمه

 

ذکری بر    لب داره- می خوونه فاطمه(س)

 

فقط اون  قاسمه (ع)2

 

عشق دل  مادر-عشق   دل همه

 

کیه اون چون حسن(ع)-که خیلی   عالمه

 

فقط اون قاسمه(ع)2

 

فقط اون قاسمه(ع)4

 

لبریز  احساسه-او  نمی هراسه

 

چونکه تو  عاشقی –استادش عباسه(ع)

 

فقط اون قاسمه(ع)2

 

 

 

بااین جنگ وپیکار-شاگرد، علمدار

 

زنده کرد،تومیدون- بازحیدر(ع)کرار

 

احسنت به، این پیکار2

 

کرده او،بربدن-جای زره کفن

 

هرکی می دیدمی گفت-زنده گشته حسن(ع)

 

زنده گشته حسن(ع)

 

ذکرزهرا(س)برلب-شدسوارمرکب

 

اماتوی خیمه –دعامی کردزینب(ع)

 

دعامی کردزینب(س)

 

آن طرف توخیمه –درکنارعمه

 

بادلی پرقصه-دعامی کردنجمه(س)

 

دعامی کردنجمه(س)2

 

تارسد،به وصال-جنگی کرد،بی مثال

 

گفت به راه عموم –خون باشه حلال

 

خونم باشه حلال2

 

چیکارکردندباهات-خم شده، زانوهات

 

چراتو،برزمین-می کشی،هی پاهات

 

مثل بابام حسن(ع)-داشتم خیلی دشمن

 

اونقدر،تیرزدن-پرزخون،شدکفن

 

تاضربه ،ای رسید-پهلویم را ،درید

 

فهمیدم ،که زهرا(س)-تومدینه چی دید

 

غمم گشته بی حد-می گندمردی نامرد

 

پیش چشم بابام-مادرش ،رومی زد

 

بایاد،کوچه ها-کاشکی بودی بابا

 

می دیدی گرفتم –انتقام زهرا(س)

 

سروده شاعرومداح اهل بیت برادر حاج مهدی جهان میهن

 

 

 



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : شنبه 11 آبان 1392برچسب: تاریخ: شنبه 11 آبان 1392برچسب:سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاح مهدی جهان میهن ,متن اشعارمحرم,اشعارشب ششم محرم,شعرقاسم بن الحسن,سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاح مهدی جهان میهن ,متن اشعارمحرم,اشعارشب ششم محرم,شعرقاسم بن الحسن,اشعارحضرت قاسم,ابن الحسن,قاسم ,کربلا,سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاح مهدی جهان میهن ,متن اشعارمحرم,اشعارشب ششم محرم,شعرقاسم بن الحسن,اشعارحضرت قاسم,ابن الحسن,قاسم ,کربلا,سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاح مهدی جهان میهن ,متن اشعارمحرم,اشعارشب ششم محرم,شعرقاسم بن الحسن,اشعارحضرت قاسم,ابن الحسن,قاسم ,کربلا,سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاح مهدی جهان میهن ,متن اشعارمحرم,اشعارشب ششم محرم,شعرقاسم بن الحسن,اشعارحضرت قاسم,ابن الحسن,قاسم ,کربلا,سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاح مهدی جهان میهن ,متن اشعارمحرم,اشعارشب ششم محرم,شعرقاسم بن الحسن,اشعارحضرت قاسم,ابن الحسن,قاسم ,کربلا,سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاح مهدی جهان میهن ,متن اشعارمحرم,اشعارشب ششم محرم,شعرقاسم بن الحسن,اشعارحضرت قاسم,ابن الحسن,قاسم ,کربلا,سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاح مهدی جهان میهن ,متن اشعارمحرم,اشعارشب ششم محرم,شعرقاسم بن الحسن,اشعارحضرت قاسم,ابن الحسن,قاسم ,کربلا,سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاح مهدی جهان میهن ,متن اشعارمحرم,اشعارشب ششم محرم,شعرقاسم بن الحسن,اشعارحضرت قاسم,ابن الحسن,قاسم ,کربلا,سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاح مهدی جهان میهن ,متن اشعارمحرم,اشعارشب ششم محرم,شعرقاسم بن الحسن,اشعارحضر, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» اشعارشب دوم محرم 16

مپرس از من چه مظلومانه رفتند

کبوترها به شب از لانه رفتند

حرامی ها چه با این زمره کردند؟

که حج خود بدل بر عمره کردند

صفا و مروه آن شب بی صفا شد

که روح کعبه از کعبه جدا شد

به شب از خانه، صاحب خانه می رفت

پی یک شمع صد پروانه می رفت

حرم شد از حرم یک باره خالی

شده آواره مولا با موالی

نگویم می رود مهمان کعبه

رود از جسم کعبه جان کعبه

نه بیت و حِجر و زمزم گریه می کرد

که سنگین دلْ حَجَر هم گریه می کرد

مقام از هجر، سوزی در جگر داشت

که مولایش ز چشمش پای بر داشت

به سوی حج اکبر رو گذارد

که مُحرم اصغری شش ماهه دارد

روان با شوق دل سرو روان ها

کنار محمل مادر جوان ها

ز محمل می رود چون پرده بالا

تبسم می کند بر نجمه، لیلا

که هر کس خواست پیغمبر ببیند

بگو آید رخ اکبر ببیند

تفاخر، با تبسم گشت چون جفت

نگاه نجمه با لیلا سخن گفت

که بنگر در برم سرو چمن را

در این وجه حسن، بنگر حسن را

رباب آسا، رباب اندر خروش است

دلش غوغا کنان و لب خموش است

جوانان گرد مهدش جمع آیند

همه شش ماهه را از هم ربایند

ندانم از چه دستی آب خورده ست

که یک غنچه دل صد باغ برده ست

ادب را گرد او صف می کشیدند

صدای عمه را تا می شنیدند

به شب، مه چاکر و روز، آفتابش

به کف قاسم عنان، اکبر رکابش

کنار دیده از گریه یمی داشت

دمی چشم از حسینش برنمی داشت

خلاف بخت او، چشمش نمی خفت

دل او با برادر، فاش می گفت:

غم عشقت بیابان پرورم کرد

هوای وصل بی بال و پرم کرد

اگر چه شد عجین با غم گِل من

ولی در این سفر، لرزد دل من

از آن ترسم به غم دم ساز گردم

تو را بگذارم و خود باز گردم

خسان شادابی گلشن بگیرند

همه بود و نبود من بگیرند

کریم از خوشه چین خرمن نگیرد

الهی حق تو را ازمن نگیرد

اگر چه این سفر باشد خدایی

ولی آید از آن بوی جدایی

بیا و در کنارم ره سپر باش

به نخل آرزوی من ثمر باش

مگر با چشم و دل سیرت ببینم

ز گلزار رخ تو گل بچینم

سفر طی شد به منزل بار افتاد

مرا با کوی جانان کار افتاد

نه مهمانانت ای خانه رسیدند

که میخواران به میخانه رسیدند

در این جا دور، دور عش قبازی است

فرود آیید، جای سرفرازی است

رسیده باغبان با خرمن گُل

پی هر گل، یکی شوریده بلبل

چه باغی چه گلی چه باغبانی!

چه مهری چه مهی چه آسمانی!

مگو پیرو جوان و شیر خواره

بگو یک آسمان ماه و ستاره

به گلشن لاله آمد، یاس آمد

گل ام البنین، عباس آمد

تو ای یوسف بیا و شو خریدار

که آمد یوسف زهرا به بازار

به بازار وفا سرمایه آمد

پی یک سوره هفتاد آیه آمد

یکی شش ماهه در این کاروان است

نه طفل شیر پیر عاشقان است

 



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : سه شنبه 9 مهر 1392برچسب:اشعارشب دوم محرم,اشعارمحرم ,اشعارامام حسین,اشعارورود به کربلا,اشعارحضرت عباس,اشعارحضرت زینب,سینه زنی محرم,روضه محرم,هیئت زینبیون,متن اشعارمحرم,متن شعر,پایگاه شعر,دانلودشعرمحرم,دانلودنوحه محرم,شعرمداحان,مداحی,اشعارمحرم الحرام,اشعار10شب محرم,اشعارشب دوم محرم,اشعارمحرم ,اشعارامام حسین,اشعارورود به کربلا,اشعارحضرت عباس,اشعارحضرت زینب,سینه زنی محرم,روضه محرم,هیئت زینبیون,متن اشعارمحرم,متن شعر,پایگاه شعر,دانلودشعرمحرم,دانلودنوحه محرم,شعرمداحان,مداحی,اشعارمحرم الحرام,اشعار10شب محرم,اشعارعاشورا,شعرتاسوعا,جهان میهن,محرم,شعرمحرم,اشعارشب دوم محرم,اشعارمحرم ,اشعارامام حسین,اشعارورود به کربلا,اشعارحضرت عباس,اشعارحضرت زینب,سینه زنی محرم,روضه محرم,هیئت زینبیون,متن اشعارمحرم,متن شعر,پایگاه شعر,دانلودشعرمحرم,دانلودنوحه محرم,شعرمداحان,مداحی,اشعارمحرم الحرام,اشعار10شب محرم,اشعارعاشورا,شعرتاسوعا,جهان میهن,محرم,شعرمحرم,اشعارشب دوم محرم,اشعارمحرم ,اشعارامام حسین,اشعارورود به کربلا,اشعارحضرت عباس,اشعارحضرت زینب,سینه زنی محرم,روضه محرم,هیئت زینبیون,متن اشعارمحرم,متن شعر,پایگاه شعر,دانلودشعرمحرم,دانلودنوحه محرم,شعرمداحان,مداحی,اشعارمحرم الحرام,اشعار10شب محرم,اشعارعاشورا,شعرتاسوعا,جهان میهن,محرم,شعرمحرم,اشعارشب دوم محرم,اشعارمحرم ,اشعارامام حسین,اشعارورود به کربلا,اشعارحضرت عباس,اشعارحضرت زینب,سینه زنی محرم,روضه محرم,هیئت زینبیون,متن اشعارمحرم,متن شعر,پایگاه شعر,دانلودشعرمحرم,دانلودنوحه محرم,شعرمداحان,مداحی,اشعارمحرم الحرام,اشعار10شب محرم,اشعارعاشورا,شعرتاسوعا,جهان میهن,محرم,شعرمحرم,,0اشعارعاشورا,شعرتاسوعا,جهان میهن,محرم,شعرمحرم,, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» اشعارشب دوم محرم 15

سبکباران به سوی کربلا بستندمحمل ها

در آن وادیّ پر خوف و خطر کردند منزل ها

 جوانان بنی هاشم به پا کردند محفل ها  

چه محفل کز محبت تار و پودش رشته ی دل ها

 زدند آسان و لیکن عاقبت افتاد مشکل ها

 ******

 شترها زیر بار عشق با وجد و طرب واله

 روان بودند در خار مغیلان چون گل و لاله

 زنان در محمل عصمت روان از دیدگان ناله

 بگرد بانوان نور رسالت حاجب و هاله

 فرو بردند سر خورشید و مه در برج و محمل ها

 ******

 سپاه شاه مظلومان بسوی کربلا عازم

 سپهسالار اردو ؛ شمس دین ؛ ماه بنی هاشم

 سوار توسن اجلال با وجه حسن قاسم

 علی اکبر بذکر یا قدیر و قادر و قائم

 که ما رفتیم سوی دوست بشتابید مایل ها

 ******

 علی اصغر به خواب ناز روی دامن مادر

 نگاه مادر مظلومه اش بر صورت اصغر

 سکینه بنگرد بر قد و بالای علی اکبر

 رقیه بی خبر از زجر راه و خشت زیر سر

 جوانان می روند با پای خود بر سوی قاتل ها

 ******

 نهنگ قلزم قهر خدا عباس نام آور

 غضنفر خسرو گردان حشم فرمانده لشگر

 علم افراشته جولان دهد در میمن و میسر

 ز سقایی برد ارث البته از ساقی کوثر

الا یا ایها الساقی ادر کاساً و ناول ها

******  

 مسلمانان کوفه شاه را کردند مهمانی

 و لیکن کافران دارند ننگ از این مسلمانی

 نوشته نامه ها آن فرقه ی بدتر ز نصرانی

 نمی دانم چه بنوشتند خود نا گفته می دانی

 هم آن هایی که می کردند قرآن را حمایل ها

 ******

رسید اردو به دشت کربلا شهر حسین آباد

 حسین آباد بود آن سرزمین از اول ایجاد

 عزیز حضرت باری در آن جا بارها بگشاد

 برای نصرت دین اهل عالم را ندا در داد

 به جان و دل بلی گفتند کوشیدند از دل ها

 ******

 شه ملک امانت فیض بخش مومن و کافر

 نشسته بر سریر معدلت با صولت حیدر

 به پا نعلین شیث ، عمامه ختم رسل بر سر

 عصای موسوی در کف ، ردای احمدی در بر

همان که حب ّ و بغضش امتحان حق و باطل ها

 ******

 صبا عنبر فشان کن گلستان شهادت را

 که شاه دین دهد خون از گلو نخل رسالت را

 به پایان می رساند حضرتش کار شفاعت را

 بزن " ساعی " به چوگان عمل گوی سعادت را

 که همچو شمع می سوزند و می گریند ناقل ها

بگو اكبر ببندد محمل من            كه اين صحرا نموده خون دل من

 

اي امير الحاج قلبم بي قراري مي كند

تا كه از غصه نميرم گريه ياري مي كند

 

جان من كم تر بگو ، كرب و بلا ، كرب و بلا

نام اين صحرا ز ديده اشك جاري مي كند

 

گوئيا مي بينم اينجا صبح تا قبل غروب

هر طرف يك بانوئي را سوگواري مي كند

 

اولين تصوير جسم ارباً ارباي علي ست

دشت را دشمن از او آئينه كاري مي كند

 

گوئيا مي مبينم اينجا دور تو بگرفته اند

زان ميانه رأس تو نيزه سواري مي كند

 

دشمنت سر تا به پايت را به غارت مي برد

بهر يك پيراهن كهنه چه كاري مي كند

 

هر كه بهر غارت آمد دست خالي برنگشت

موي بين پنجه ها را ياد گاري مي كند

 

وصل عشاق از نگه پيدا شود

صبح از شام سيه پيدا شود

 

ره در آنجا كه به پايان مي رسد

اول دعواي ياران  مي رسد

 

شعله گر در دل بماند تب شود

شمع چون پنهان بماند شب شود

 

با نخ و سوزن اگر دوزم لبي

كي بپوشم شعله اي زينبي

 

عشق ذات و حبّ نفس و حبّ جاه

مي كشاند بنده را سوي اِله

 

پس مرا اين جذبه با خود مي كشد

اين سليمان ناز هدهد مي كشد

 

ذات عاشق چون بترسد از فراق

بعد از اين نفرين زينب بر عراق

 

خاك اين صحرا ندارد بوي خوش

آب اين وادي ندارد جوي خوش

 

خاك چون با باد لختي مي رود

رنگش از معجر به سختي مي رود

 

دست تقديرش چو غوغا مي كند

خود به خود خلخال را وا مي كند

 

سنگهايش پر در آرد روز سخت

گاه مي رويد عمودي از درخت

 

خون ز خاكش تازه بلبل مي كند

خار آن در پاي ما گل مي كند

 

سرزمين كربلا اين گونه است

خاك هاي نينوا اين گونه است

 

آفتاب كربلا اكبر كُش است

ذات اين خورشيد پيغمبر كُش است

 

آسمانش هست در باران بخيل

جاي خرما سنگ دارد بر نخيل

 

ابرهايش با همه لج مي كنند

بادهايش راه را كج مي كنند

 

گرد و خاكش چشم را پر مي كند

گردبادش ميل چادر مي كند

 

آسمان كربلا اين گونه است

آفتاب نينوا اين گونه است

 

مادران را حوصله سر مي برد

رودها را شير مي خشكد در آن

 

حول اينجا صبر را پر مي كند

پر به رو بند و به معجر مي دهد

 

چوب خشكي مي شود لب از عطش

خواب اينجا مي شود مايل به غش

 

خود ركابت را بگيرم اي عقيق

بگذر از نقش و برو بيت العتيق

 

اين ركاب از قدر تو آگاه نيست

تا يمن آنقدرها هم راه نيست

 

حيف از اين رخ كه خيراتش كني

حيف از اين آئينه كه ماتش كني

 

جان من با من گران جاني مكن

جان اين مورت سليماني مكن

 

مركبت را هي كن و دل دل مكن

حرف ما را نامه اي باطل مكن

 

جان آقا با دلم بازي مكن

من دگر پيرم تو طنازي مكن

 

عاقبت بيني كه كارت دير شد

ناله زينب گريبان گير شد



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : سه شنبه 9 مهر 1392برچسب:اشعارشب دوم محرم,اشعارمحرم ,اشعارامام حسین,اشعارورود به کربلا,اشعارحضرت عباس,اشعارحضرت زینب,سینه زنی محرم,روضه محرم,هیئت زینبیون,متن اشعارمحرم,متن شعر,پایگاه شعر,دانلودشعرمحرم,دانلودنوحه محرم,شعرمداحان,مداحی,اشعارمحرم الحرام,اشعار10شب محرم,اشعارشب دوم محرم,اشعارمحرم ,اشعارامام حسین,اشعارورود به کربلا,اشعارحضرت عباس,اشعارحضرت زینب,سینه زنی محرم,روضه محرم,هیئت زینبیون,متن اشعارمحرم,متن شعر,پایگاه شعر,دانلودشعرمحرم,دانلودنوحه محرم,شعرمداحان,مداحی,اشعارمحرم الحرام,اشعار10شب محرم,اشعارعاشورا,شعرتاسوعا,جهان میهن,محرم,شعرمحرم,اشعارشب دوم محرم,اشعارمحرم ,اشعارامام حسین,اشعارورود به کربلا,اشعارحضرت عباس,اشعارحضرت زینب,سینه زنی محرم,روضه محرم,هیئت زینبیون,متن اشعارمحرم,متن شعر,پایگاه شعر,دانلودشعرمحرم,دانلودنوحه محرم,شعرمداحان,مداحی,اشعارمحرم الحرام,اشعار10شب محرم,اشعارعاشورا,شعرتاسوعا,جهان میهن,محرم,شعرمحرم,اشعارشب دوم محرم,اشعارمحرم ,اشعارامام حسین,اشعارورود به کربلا,اشعارحضرت عباس,اشعارحضرت زینب,سینه زنی محرم,روضه محرم,هیئت زینبیون,متن اشعارمحرم,متن شعر,پایگاه شعر,دانلودشعرمحرم,دانلودنوحه محرم,شعرمداحان,مداحی,اشعارمحرم الحرام,اشعار10شب محرم,اشعارعاشورا,شعرتاسوعا,جهان میهن,محرم,شعرمحرم,اشعارشب دوم محرم,اشعارمحرم ,اشعارامام حسین,اشعارورود به کربلا,اشعارحضرت عباس,اشعارحضرت زینب,سینه زنی محرم,روضه محرم,هیئت زینبیون,متن اشعارمحرم,متن شعر,پایگاه شعر,دانلودشعرمحرم,دانلودنوحه محرم,شعرمداحان,مداحی,اشعارمحرم الحرام,اشعار10شب محرم,اشعارعاشورا,شعرتاسوعا,جهان میهن,محرم,شعرمحرم,,0اشعارعاشورا,شعرتاسوعا,جهان میهن,محرم,شعرمحرم,, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» اشعارشب دوم محرم 14

اینجا کجاست برادر ، دلم به غم اسیره

ترسم که این زمین تو رو از خواهرت بگیره

جانم رسیده بر لب ، برس به داد زینب

 

گرفته ای عزیزم ، راه نفس تو سینه

میشه داداش که ما رو ، برگردونی مدینه

من بی قرارم اینجا ، دلشوره دارم اینجا

 

ترسم اینه یه روزی ، به ماتمت بشینم

آخر تو این بیابون ، داغ تو رو ببینم

ای یار کربلایی ، می ترسم از جدایی

 

خواهر با سوز و نالت ، قلب منو نسوزون

پیاده شو ز محمل ، با این دلِ پریشون

وقت سجود نیزه است ، اینجا فرود نیزه است

 

ای زینبِ عزیزم ، ای پاک ، چون گل یاس

پایین بیا ز ناقله ، زانو گرفته عباس

ای یار و هم زبونم ، آتش مزن به جونم

 

زیر گلوی یارت ، این گودی رو می بینی؟

یه روز میای و بوسه ، از پارگیش می چینی

جانم به لب رسیده ، ای خواهر رشیده

-

تا باد به موی سرت افتاد ، دلم ريخت

تا اشک ز چشم ترت افتاد ، دلم ريخت

 امروز ميان تو و آن حر بن رياحی

تا صحبتی از مادرت افتاد ، دلم ريخت

 ای آينه ی خواهر خود ، تا كه غبار ِ...

اين دشت به دور و برت افتاد ، دلم ريخت

امروز كه يک مرتبه در موقع بازی

بر روی زمين دخترت افتاد ، دلم ريخت

درباره ی تنهايی و بی ياوری تو

تا زمزمه در لشگرت افتاد ، دلم ريخت

خورشيد من امروز كه اين سايه ی شوم ِ...

سرنيزه به روی سرت افتاد ، دلم ريخت

سبک این واحد را از اینجا دریافت کنید

_____

 

یک کاروان گل یاس ، آمد به دشت احساس

می لزره این ، خاک بلا ، زیر رکاب عباس

پشت سر این قافله ، دل ناله دارد

این باغ پر از گل هزاران لاله دارد

این قصه های ماه با چندین ستاره

تا ماجرای روی نی ، دنباله دارد

وااای ، می آید از این خاک پر غم ، بوی خون

اینجا بود السابقون السابقون

داره دل زینب رو از جا میکنه

این ناله ی "انا اله الراجعون"

واویلا ، خیام غم شده به پا

واویلا ، دلها شده غرق عزا

می خونه ، دلِ کبودِ آسمون

واویلا ، حسین رسید به کربلا

غریب مادرم ، حسین جان

 

آتش مزن دلم را ، خیمه مزن به صحرا

رحمی نما ، بر این دل من ، یادگار زهرا

من که به غیر از سایه ات بر سرم ندارم

از دوری تو دلبرم دلشوره دارم

آید صدای مادرت از این بیابان

برده صدایش طاقت و صبر و قرارم

واای ، راضی مشو تا که ببیند خواهرت

جسمت به صحرا باشد و بر نی سرت

چشمی به گهواره ببین خیره شده

کن چاره ای بهر گلوی اصغرت

واویلا ، خیام غم شده به پا

واویلا ، دلها شده غرق عزا

می خونه ، دلِ کبودِ آسمون

واویلا ، حسین رسید به کربلا

غریب مادرم ، حسین جان

سبک این واحد را از اینجا دریافت کنید

_____

آسمان در نظرم تیره و تار است ، حسین

هر طرف می نگرم بوته خار است ، حسین

تا رسیدیم اخا ، تشنگیم افزون شد

این عطش حاصل نفرین بهار است ، حسین

آن سیاهی که نمایان شده نخلستان نیست

پس چرا دشت پر از نیزه سوار است ، حسین

خنده حرمله در دشت طنین افکنده

به گمانم که پی صید شکار است ، حسین

کوفیان شهره ی غارت گری و تاراجند

حتم دارم که دگر آخر کار است ، حسین



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : سه شنبه 9 مهر 1392برچسب:اشعارشب دوم محرم,اشعارمحرم ,اشعارامام حسین,اشعارورود به کربلا,اشعارحضرت عباس,اشعارحضرت زینب,سینه زنی محرم,روضه محرم,هیئت زینبیون,متن اشعارمحرم,متن شعر,پایگاه شعر,دانلودشعرمحرم,دانلودنوحه محرم,شعرمداحان,مداحی,اشعارمحرم الحرام,اشعار10شب محرم,اشعارشب دوم محرم,اشعارمحرم ,اشعارامام حسین,اشعارورود به کربلا,اشعارحضرت عباس,اشعارحضرت زینب,سینه زنی محرم,روضه محرم,هیئت زینبیون,متن اشعارمحرم,متن شعر,پایگاه شعر,دانلودشعرمحرم,دانلودنوحه محرم,شعرمداحان,مداحی,اشعارمحرم الحرام,اشعار10شب محرم,اشعارعاشورا,شعرتاسوعا,جهان میهن,محرم,شعرمحرم,اشعارشب دوم محرم,اشعارمحرم ,اشعارامام حسین,اشعارورود به کربلا,اشعارحضرت عباس,اشعارحضرت زینب,سینه زنی محرم,روضه محرم,هیئت زینبیون,متن اشعارمحرم,متن شعر,پایگاه شعر,دانلودشعرمحرم,دانلودنوحه محرم,شعرمداحان,مداحی,اشعارمحرم الحرام,اشعار10شب محرم,اشعارعاشورا,شعرتاسوعا,جهان میهن,محرم,شعرمحرم,اشعارشب دوم محرم,اشعارمحرم ,اشعارامام حسین,اشعارورود به کربلا,اشعارحضرت عباس,اشعارحضرت زینب,سینه زنی محرم,روضه محرم,هیئت زینبیون,متن اشعارمحرم,متن شعر,پایگاه شعر,دانلودشعرمحرم,دانلودنوحه محرم,شعرمداحان,مداحی,اشعارمحرم الحرام,اشعار10شب محرم,اشعارعاشورا,شعرتاسوعا,جهان میهن,محرم,شعرمحرم,اشعارشب دوم محرم,اشعارمحرم ,اشعارامام حسین,اشعارورود به کربلا,اشعارحضرت عباس,اشعارحضرت زینب,سینه زنی محرم,روضه محرم,هیئت زینبیون,متن اشعارمحرم,متن شعر,پایگاه شعر,دانلودشعرمحرم,دانلودنوحه محرم,شعرمداحان,مداحی,اشعارمحرم الحرام,اشعار10شب محرم,اشعارعاشورا,شعرتاسوعا,جهان میهن,محرم,شعرمحرم,,0اشعارعاشورا,شعرتاسوعا,جهان میهن,محرم,شعرمحرم,, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» اشعارشب دوم محرم 13

کربلا یعنی نوای العطش
روی لب ها رد پای العطش
کربلا یعنی سرا پا سوختن
تشنه لب بین دو دریا سوختن
کربلا یعنی که سقای ادب
در کنار شط بیفتد تشنه لب
کربلا یعنی حضور فاطمه
پیش سقا در کنار علقمه
کربلا یعنی تبسم بر اجل
نزد قاسم مرگ احلی من عسل
کربلا یعنی علی اصغر شدن
تشنه بردوش پدر پرپر شدن
کربلا یعنی فغان و التهاب
خیره بر گهواره چشمان رباب
کربلا یعنی که رزم حیدری
اکبر آسا غرق خون جنگ آوری
کربلا یعنی وداع زینبین
پشت خیمه با گل زهرا حسین
کربلا یعنی حضور گرگها
بر خیام یوسف آل عبا
کربلایعنی یتیمان حسین
گریه در شام غریبان حسین
کربلا یعنی شرف در یک کلام
بر حسین وکربلای او سلام
السلام ای کعبه آمال ما
ای صفا و شور و عشق و حال ما
خاک تو دارالولای اهل دل
مروه و سعی و صفای اهل دل
کربلا بوی خدایی میدهد
عطر ناب آشنایی میدهد



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : سه شنبه 9 مهر 1392برچسب:اشعارشب دوم محرم,اشعارمحرم ,اشعارامام حسین,اشعارورود به کربلا,اشعارحضرت عباس,اشعارحضرت زینب,سینه زنی محرم,روضه محرم,هیئت زینبیون,متن اشعارمحرم,متن شعر,پایگاه شعر,دانلودشعرمحرم,دانلودنوحه محرم,شعرمداحان,مداحی,اشعارمحرم الحرام,اشعار10شب محرم,اشعارشب دوم محرم,اشعارمحرم ,اشعارامام حسین,اشعارورود به کربلا,اشعارحضرت عباس,اشعارحضرت زینب,سینه زنی محرم,روضه محرم,هیئت زینبیون,متن اشعارمحرم,متن شعر,پایگاه شعر,دانلودشعرمحرم,دانلودنوحه محرم,شعرمداحان,مداحی,اشعارمحرم الحرام,اشعار10شب محرم,اشعارعاشورا,شعرتاسوعا,جهان میهن,محرم,شعرمحرم,اشعارشب دوم محرم,اشعارمحرم ,اشعارامام حسین,اشعارورود به کربلا,اشعارحضرت عباس,اشعارحضرت زینب,سینه زنی محرم,روضه محرم,هیئت زینبیون,متن اشعارمحرم,متن شعر,پایگاه شعر,دانلودشعرمحرم,دانلودنوحه محرم,شعرمداحان,مداحی,اشعارمحرم الحرام,اشعار10شب محرم,اشعارعاشورا,شعرتاسوعا,جهان میهن,محرم,شعرمحرم,اشعارشب دوم محرم,اشعارمحرم ,اشعارامام حسین,اشعارورود به کربلا,اشعارحضرت عباس,اشعارحضرت زینب,سینه زنی محرم,روضه محرم,هیئت زینبیون,متن اشعارمحرم,متن شعر,پایگاه شعر,دانلودشعرمحرم,دانلودنوحه محرم,شعرمداحان,مداحی,اشعارمحرم الحرام,اشعار10شب محرم,اشعارعاشورا,شعرتاسوعا,جهان میهن,محرم,شعرمحرم,اشعارشب دوم محرم,اشعارمحرم ,اشعارامام حسین,اشعارورود به کربلا,اشعارحضرت عباس,اشعارحضرت زینب,سینه زنی محرم,روضه محرم,هیئت زینبیون,متن اشعارمحرم,متن شعر,پایگاه شعر,دانلودشعرمحرم,دانلودنوحه محرم,شعرمداحان,مداحی,اشعارمحرم الحرام,اشعار10شب محرم,اشعارعاشورا,شعرتاسوعا,جهان میهن,محرم,شعرمحرم,,0اشعارعاشورا,شعرتاسوعا,جهان میهن,محرم,شعرمحرم,, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» اشعارشب دوم محرم 12

ورود کاروان به کربلا

 

در این خاک از بلا صدها نشان و ...

دلم از غربت تو نیمه جان و ...

به استقبال می آیند اما

چرا در دستشان سنگ و سنان و ...

*** 

به گوش جان من آید نوایی

نوای غربت و درد آشنایی

بیا بگذر از این خاک بلاپوش

ز هر سو می وزد بوی جدایی

 

*** 

دل آشفته ام دریای خون است

نگاهم از غم تو لاله گون است

بگو با من چرا ذکر تو امروز

فقط «اِنّا اِلیهِ راجِعُون» است

ورود کاروان به کربلا

 

فغان می زد که یا رب خاک این صحرا نبود ای کاش!

و آغوشش به روی کاروان ها وا نبود ای کاش!

زمین کربلا برخاست بر پا نیزه ها را دید

و با خود گفت امروزِ مرا فردا نبود ای کاش!

یقین تکلیف طفلان، با عطش این گونه روشن بود

فراتی هست این جا پیش رو اما نبود ای کاش!

سه شعبه تیر را می دید با خود زیر لب می خواند

ربابی هست این جا که چنان لیلا نبود ای کاش!

چه می شد که نبود اصغر در این لشگر، اگر هم بود

سفیدیِ گلویش این قدر زیبا نبود ای کاش!

هزاران مرد تیر انداز را می دید و هی می گفت

علمدار حسین این قدر بی پروا نبود ای کاش!

نقاب و معجر و خلخال با خود آرزو می کرد

اگر هم بود بعد از ظهر عاشورا نبود ای کاش!

ورود کاروان به کربلا

 

فغان می زد که یا رب خاک این صحرا نبود ای کاش!

و آغوشش به روی کاروان ها وا نبود ای کاش!

زمین کربلا برخاست بر پا نیزه ها را دید

و با خود گفت امروزِ مرا فردا نبود ای کاش!

یقین تکلیف طفلان، با عطش این گونه روشن بود

فراتی هست این جا پیش رو اما نبود ای کاش!

سه شعبه تیر را می دید با خود زیر لب می خواند

ربابی هست این جا که چنان لیلا نبود ای کاش!

چه می شد که نبود اصغر در این لشگر، اگر هم بود

سفیدیِ گلویش این قدر زیبا نبود ای کاش!

هزاران مرد تیر انداز را می دید و هی می گفت

علمدار حسین این قدر بی پروا نبود ای کاش!

نقاب و معجر و خلخال با خود آرزو می کرد

اگر هم بود بعد از ظهر عاشورا نبود ای کاش!



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : سه شنبه 9 مهر 1392برچسب:اشعارشب دوم محرم,اشعارمحرم ,اشعارامام حسین,اشعارورود به کربلا,اشعارحضرت عباس,اشعارحضرت زینب,سینه زنی محرم,روضه محرم,هیئت زینبیون,متن اشعارمحرم,متن شعر,پایگاه شعر,دانلودشعرمحرم,دانلودنوحه محرم,شعرمداحان,مداحی,اشعارمحرم الحرام,اشعار10شب محرم,اشعارشب دوم محرم,اشعارمحرم ,اشعارامام حسین,اشعارورود به کربلا,اشعارحضرت عباس,اشعارحضرت زینب,سینه زنی محرم,روضه محرم,هیئت زینبیون,متن اشعارمحرم,متن شعر,پایگاه شعر,دانلودشعرمحرم,دانلودنوحه محرم,شعرمداحان,مداحی,اشعارمحرم الحرام,اشعار10شب محرم,اشعارعاشورا,شعرتاسوعا,جهان میهن,محرم,شعرمحرم,اشعارشب دوم محرم,اشعارمحرم ,اشعارامام حسین,اشعارورود به کربلا,اشعارحضرت عباس,اشعارحضرت زینب,سینه زنی محرم,روضه محرم,هیئت زینبیون,متن اشعارمحرم,متن شعر,پایگاه شعر,دانلودشعرمحرم,دانلودنوحه محرم,شعرمداحان,مداحی,اشعارمحرم الحرام,اشعار10شب محرم,اشعارعاشورا,شعرتاسوعا,جهان میهن,محرم,شعرمحرم,اشعارشب دوم محرم,اشعارمحرم ,اشعارامام حسین,اشعارورود به کربلا,اشعارحضرت عباس,اشعارحضرت زینب,سینه زنی محرم,روضه محرم,هیئت زینبیون,متن اشعارمحرم,متن شعر,پایگاه شعر,دانلودشعرمحرم,دانلودنوحه محرم,شعرمداحان,مداحی,اشعارمحرم الحرام,اشعار10شب محرم,اشعارعاشورا,شعرتاسوعا,جهان میهن,محرم,شعرمحرم,اشعارشب دوم محرم,اشعارمحرم ,اشعارامام حسین,اشعارورود به کربلا,اشعارحضرت عباس,اشعارحضرت زینب,سینه زنی محرم,روضه محرم,هیئت زینبیون,متن اشعارمحرم,متن شعر,پایگاه شعر,دانلودشعرمحرم,دانلودنوحه محرم,شعرمداحان,مداحی,اشعارمحرم الحرام,اشعار10شب محرم,اشعارعاشورا,شعرتاسوعا,جهان میهن,محرم,شعرمحرم,,0اشعارعاشورا,شعرتاسوعا,جهان میهن,محرم,شعرمحرم,, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» اشعارشب دوم محرم 1

ورود کاروان به کربلا

 

یک قافله از نور فراتر

از منظر آب روشنا تر

یک قافله بیدارتر از صبح

از هر چه طلوع باصفاتر

یک قافله برگزیده ای که

در زمرۀ عشق مصطفاتر

آنقدر رها شده ز هستی

از زلف نسیم هم رها تر

یک قافله در مسیر قبله

اما جهتش قبله نما تر

هفتاد و دو جام در کف دست

از یکدگرند مبتلا تر

رؤیاتر از آنچه خواب دیدند

اما به حقیقت آشنا تر

یک قافله از قبیلۀ لا

یک قافله از عالم بالا

یک قافله آیه های تطهیر

مصداق شرابهم طهورا

یک قافله بالاتر از عیسی

یک قافله مریم و صفورا

یک قافله از تبار مجنون

یک قافله از دیار لیلا

یک قافلۀ پر از اجابت

مانوس تر از نماز شب ها

یک قافله از مهریۀ آب

یک قافله بچه های زهرا

یک قافله غنچه های تشنه

یک قافله دور و بر سقا

این قافله آمد و اذان داد

این قافله در نماز جان داد

این قافله را پیاده کرد و

یک یک به ملائکه نشان داد

نیت که نمود عرش لرزید

تکبیر که گفت عشق جان داد

جنات و هر آنچه در بهشت است

بر قاطبه فرشتگان داد

دیدند که سر به سجده برد و

هفتاد و دو سر به آسمان داد

آنگاه نشست و گریه کرد و

هی آب به دست کودکان داد

پس دست تمام کودکان را

در دست عموی مهربان داد

فرمود شما فصل بهارید

پس گریه برای هم ببارید

فرمود خیام کودکان را

در بین خیام ما گذارید

دور و بر خیمه خار صحراست

باید همه جا لاله بکارید

عباس پناه همۀ ماست

باید به عمو پنا آرید

پس غصه برای چیست وقتی

تا کوفه و شام عمه دارید

جان من و جان این سه ساله

تنهاش مبادا بگذارید



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : سه شنبه 9 مهر 1392برچسب:اشعارشب دوم محرم,اشعارمحرم ,اشعارامام حسین,اشعارورود به کربلا,اشعارحضرت عباس,اشعارحضرت زینب,سینه زنی محرم,روضه محرم,هیئت زینبیون,متن اشعارمحرم,متن شعر,پایگاه شعر,دانلودشعرمحرم,دانلودنوحه محرم,شعرمداحان,مداحی,اشعارمحرم الحرام,اشعار10شب محرم,اشعارشب دوم محرم,اشعارمحرم ,اشعارامام حسین,اشعارورود به کربلا,اشعارحضرت عباس,اشعارحضرت زینب,سینه زنی محرم,روضه محرم,هیئت زینبیون,متن اشعارمحرم,متن شعر,پایگاه شعر,دانلودشعرمحرم,دانلودنوحه محرم,شعرمداحان,مداحی,اشعارمحرم الحرام,اشعار10شب محرم,اشعارعاشورا,شعرتاسوعا,جهان میهن,محرم,شعرمحرم,اشعارشب دوم محرم,اشعارمحرم ,اشعارامام حسین,اشعارورود به کربلا,اشعارحضرت عباس,اشعارحضرت زینب,سینه زنی محرم,روضه محرم,هیئت زینبیون,متن اشعارمحرم,متن شعر,پایگاه شعر,دانلودشعرمحرم,دانلودنوحه محرم,شعرمداحان,مداحی,اشعارمحرم الحرام,اشعار10شب محرم,اشعارعاشورا,شعرتاسوعا,جهان میهن,محرم,شعرمحرم,اشعارشب دوم محرم,اشعارمحرم ,اشعارامام حسین,اشعارورود به کربلا,اشعارحضرت عباس,اشعارحضرت زینب,سینه زنی محرم,روضه محرم,هیئت زینبیون,متن اشعارمحرم,متن شعر,پایگاه شعر,دانلودشعرمحرم,دانلودنوحه محرم,شعرمداحان,مداحی,اشعارمحرم الحرام,اشعار10شب محرم,اشعارعاشورا,شعرتاسوعا,جهان میهن,محرم,شعرمحرم,اشعارشب دوم محرم,اشعارمحرم ,اشعارامام حسین,اشعارورود به کربلا,اشعارحضرت عباس,اشعارحضرت زینب,سینه زنی محرم,روضه محرم,هیئت زینبیون,متن اشعارمحرم,متن شعر,پایگاه شعر,دانلودشعرمحرم,دانلودنوحه محرم,شعرمداحان,مداحی,اشعارمحرم الحرام,اشعار10شب محرم,اشعارعاشورا,شعرتاسوعا,جهان میهن,محرم,شعرمحرم,,0اشعارعاشورا,شعرتاسوعا,جهان میهن,محرم,شعرمحرم,, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» اشعارحرکت کاروان کربلا

حرکت کاروان از مدینه به سمت مکه و کربلا- وداع با مدینه

 

 

 

ای اشک‌هـا ببارید از چشم‌هـا چـو باران

 

کـز بـاغ وحـی، بـا هـم رفتند گلعـذاران

 

خون از دو دیده جاری‌ست هنگام سوگواری‌ست

 

چشم مدینـه گرید چون چشم سوگواران

 

دیشب عزیز زهرا بگذاشت سر به صحرا

 

خورشید وحی گردید پنهان به کوهساران

 

خالــی شـده مدینـه از لاله‌های توحیـد

 

پُـرگشتـه کـوه و صحـرا از نالـۀ هزاران

 

ای دوستان برآریـد آهـی ز سـوز سینـه

 

این بیت را بخوانیـد همـراه آن سـواران

 

بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران

 

کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران

 

دیشب تو خواب بودی وقت سحر، مدینه!

 

یک عمـر شـد نصیبت خون جگر، مدینه!

 

دیدی چگونه از تـو هجده ستاره گم شد؟

 

دیدی که قرص ماهت رفت از نظر، مدینه؟

 

روزت سیـاه باشـد چشمـت بـه راه باشد

 

تــا از مسافــرانت آیــد خبـر، مدینــه!

 

دستی سوی سماء کن عبـاس را دعا کن

 

ترسم شود در این ره بی‌دست و سر، مدینه!

 

آه از جگــر بــرآرم خــون از بصر ببـارم

 

ایـن بیـت را بخـوانم بـار دگـر، مدینــه!

 

بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران

 

کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران

 

بگــذار همـره یــار اشکـم بــود روانـه

 

بگــذار از درونــم آتـش کشــد زبانــه

 

امشب سرشک سرخ است جاری زچشم زینب

 

فـردا تنش کبـود اسـت از ضـرب تازیانه

 

امشب نگاه عباس بر صورت حسین است

 

فردا شود دوچشمش بـر تیر کیـن نشانه

 

امشب نهاده بلبل صورت بـه دامن گل

 

فـردا زننـد او را آتــش بــر آشیــانه

 

سوزم درون سینه آهم به بـام گردون

 

خون دلم به دیده اشک غمم به شانه

 

بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران

 

کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران

 

آهـت ز سینـه خیـزد بـر آسمان، مدینه!

 

پشت سـر مسافـر قـرآن بخـوان مدینه!

 

آبــی بریـز از اشـک پشـت سـر مسافر

 

دنبـال ایـن سـواران برگـو اذان مـدینه!

 

سوغات دخت زهرا از کوه و دشت و صحرا

 

یک پیرهن بـود از هجـده جوان، مدینه!

 

بعد از حسن گـرفتی بر چهره گرد غربت

 

بعد از حسین، دیگـر تنهـا بمان مـدینه!

 

با سوز دل سحر کن فریاد و ناله سرکن

 

با من بنال تا صبح با من بخوان مدینه!

 

بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران

 

کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران

 

خورشید روی احمد در کاروان عیان است

 

یا قرص ماه لیـلا در بین کـاروان است؟

 

ای چشم‌هـا بگرییـد ای اشک‌ها ببارید

 

از چشم ناقه‌ها هم سیلاب خون روان است

 

ای کودکـان مبــادا از دشمنـان بترسید

 

در این سفر شما را عباس، پاسبان است

 

هرجا که تشنـه گشتید عباس را بخوانید

 

عبـاس از ولادت سقـای تشنـگان است

 

شـرح وداع خوانـدم خون جگـر فشاندم

 

گویی مرا هماره این بیت بـر زبان است

 

بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران

 

کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : چهار شنبه 3 مهر 1392برچسب:کاروان شام,استقبال ازمحرم ,اشعارکاروان کربلا,اشعاراستقبال از محرم ,اشعارمحرم,اشعارسینه زنی محرم ,هیئت زینبیون,شعرمحرم ,متن اشعارمحرم,اشعارشبهای محرم ,امام حسین,دانلوداشعارمحرم ,دانلودنوحه محرم,کاروان شام,استقبال ازمحرم ,اشعارکاروان کربلا,اشعاراستقبال از محرم ,اشعارمحرم,اشعارسینه زنی محرم ,هیئت زینبیون,شعرمحرم ,متن اشعارمحرم,اشعارشبهای محرم ,امام حسین,دانلوداشعارمحرم ,دانلودنوحه محرم,زنجیرزنی محرم,جهان میهن,محرم,,زنجیرزنی محرم,جهان میهن,محرم, کاروان شام,استقبال ازمحرم ,اشعارکاروان کربلا,اشعاراستقبال از محرم ,اشعارمحرم,اشعارسینه زنی محرم ,هیئت زینبیون,شعرمحرم ,متن اشعارمحرم,اشعارشبهای محرم ,امام حسین,دانلوداشعارمحرم ,دانلودنوحه محرم,کاروان شام,استقبال ازمحرم ,اشعارکاروان کربلا,اشعاراستقبال از محرم ,اشعارمحرم,اشعارسینه زنی محرم ,هیئت زینبیون,شعرمحرم ,متن اشعارمحرم,اشعارشبهای محرم ,امام حسین,دانلوداشعارمحرم ,دانلودنوحه محرم,زنجیرزنی محرم,جهان میهن,محرم,,زنجیرزنی محرم,جهان میهن,محرم,, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» اشعارحرکت کاروان کربلا

 حرکت کاروان از مدینه به سمت مکه و کربلا

 

 

مدینه حسینت کجا می‌رود؟

 

اگر می‌رود شب چرا می‌رود؟

 

غریب وطن نیمه‌شب از وطن

 

غریبانه پیش خدا می‌رود

 

دلِ شب خدا را صدا می‌زند

 

چرا ساکت و بی‌صدا می‌رود؟

 

اجل پیش رو، مادرش فاطمه

 

به دنبال او از قفا می‌رود

 

به تعجیل رو در کجا می‌برد؟

 

مگـر سـر بـرای خدا می‌برد؟

 

صدای جرس آه جان بر لب است

 

جگرسوز چون ناله زینب است

 

«طرماح» یک لحظه محمل مران!

 

خدا را که وقت نماز شب است

 

نفس‌ها همه نالۀ یا حسین

 

دعاها همه سوز و تاب و تب است

 

به هر منزلی مرگ چشم انتظار

 

به هر محملی نغمۀ «یارب» است

 

شما هم چو مرغ شب ای ناقه‌ها

 

بنـالیـد بـا زینـب ای ناقـه‌ها

 

شب است و بیابان پر از ولوله

 

مدینه دعا کن به این قافله

 

همانا به شوق وصال خدا

 

گرفتند از دیگران فاصله

 

خدا رحم آرد به حال رباب

 

که بر کف گرفته کمان حرمله

 

پدر را ببرّند لب تشنه سر

 

پسر را ببندند در سلسله

 

شرار جگر شمع محمل شده

 

نـوای جـرس آتش دل شده

 

مدینه دعا کن برای حسین

 

که خالی بوَد در تو جای حسین

 

مدینه مدینه دگر نشنوی

 

دل شب صدای دعای حسین

 

مدینه به اهل مدینه بگو

 

که فرداست روز عزای حسین

 

خدایت دهد صبر ام‌البنین

 

که عباس گردد فدای حسین

 

دلش یاد رخسار پیغمبر است

 

نگاهش به روی علی‌اکبر است

 

مدینه دعا کن که این انجمن

 

بیایند بار دگر در وطن

 

از آن بیم دارم که دخت علی

 

ز شش یوسف آرد یکی پیرهن

 

از آن بیم دارم که رأس حسین

 

لب تشنه گردد جدا از بدن

 

از آن بیم دارم که پرپر شود

 

چو گل پیکر قاسم‌بن‌حسن

 

الهــی بــه دنبــال ایــن کاروان

 

بوَد روز و شب اشک «میثم» روان



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : چهار شنبه 3 مهر 1392برچسب:کاروان شام,استقبال ازمحرم ,اشعارکاروان کربلا,اشعاراستقبال از محرم ,اشعارمحرم,اشعارسینه زنی محرم ,هیئت زینبیون,شعرمحرم ,متن اشعارمحرم,اشعارشبهای محرم ,امام حسین,دانلوداشعارمحرم ,دانلودنوحه محرم,کاروان شام,استقبال ازمحرم ,اشعارکاروان کربلا,اشعاراستقبال از محرم ,اشعارمحرم,اشعارسینه زنی محرم ,هیئت زینبیون,شعرمحرم ,متن اشعارمحرم,اشعارشبهای محرم ,امام حسین,دانلوداشعارمحرم ,دانلودنوحه محرم,زنجیرزنی محرم,جهان میهن,محرم,,زنجیرزنی محرم,جهان میهن,محرم, کاروان شام,استقبال ازمحرم ,اشعارکاروان کربلا,اشعاراستقبال از محرم ,اشعارمحرم,اشعارسینه زنی محرم ,هیئت زینبیون,شعرمحرم ,متن اشعارمحرم,اشعارشبهای محرم ,امام حسین,دانلوداشعارمحرم ,دانلودنوحه محرم,کاروان شام,استقبال ازمحرم ,اشعارکاروان کربلا,اشعاراستقبال از محرم ,اشعارمحرم,اشعارسینه زنی محرم ,هیئت زینبیون,شعرمحرم ,متن اشعارمحرم,اشعارشبهای محرم ,امام حسین,دانلوداشعارمحرم ,دانلودنوحه محرم,زنجیرزنی محرم,جهان میهن,محرم,,زنجیرزنی محرم,جهان میهن,محرم,, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» اشعارحرکت کاروان کربلا

ای علمدار سپه در دلِ شب بار ببند

 

محمل پردگیان دوز ز اغیار ببند

 

همه ی اهل حرم را به حرم كن احضار

 

كودكان را به محبت دلِ شب كن بیدار

 

این خداحافظی آخر ما با زهراست

 

بعد از این وعده ی ما با همگان كرب و بلاست

 

خواهر انگار همین جاست طواف من و تو

 

قبر گمگشته ی زهراست مطاف من و تو

 

مادرا می برم از كوچه پریشانی را

 

می برم همره خود این همه قربانی را

 

مشكل قافله را وا بگذارید به من

 

گریه ی دختركم را بسپارید به من

 

شیرخوارم كه شده كودك هجده روزه

 

گردنش حرز ببندید ولی از بوسه

 

ای سپه دار، سپه را كمك از امشب كن

 

با علی اكبر من همرهیِ زینب كن

 

از همین اول راه آب بنوشان به همه

 

زینبم جامه ی بسیار بپوشان به همه

 

همه ی لشگر عشق است غلامت زینب

 

زانوی اكبر لیلاست ركابت زینب

 

بعد از این كاش كه بی یار نگردی خواهر

 

كاش بی قافله سالار نگردی خواهر



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : چهار شنبه 3 مهر 1392برچسب:کاروان شام,استقبال ازمحرم ,اشعارکاروان کربلا,اشعاراستقبال از محرم ,اشعارمحرم,اشعارسینه زنی محرم ,هیئت زینبیون,شعرمحرم ,متن اشعارمحرم,اشعارشبهای محرم ,امام حسین,دانلوداشعارمحرم ,دانلودنوحه محرم,کاروان شام,استقبال ازمحرم ,اشعارکاروان کربلا,اشعاراستقبال از محرم ,اشعارمحرم,اشعارسینه زنی محرم ,هیئت زینبیون,شعرمحرم ,متن اشعارمحرم,اشعارشبهای محرم ,امام حسین,دانلوداشعارمحرم ,دانلودنوحه محرم,زنجیرزنی محرم,جهان میهن,محرم,,زنجیرزنی محرم,جهان میهن,محرم, کاروان شام,استقبال ازمحرم ,اشعارکاروان کربلا,اشعاراستقبال از محرم ,اشعارمحرم,اشعارسینه زنی محرم ,هیئت زینبیون,شعرمحرم ,متن اشعارمحرم,اشعارشبهای محرم ,امام حسین,دانلوداشعارمحرم ,دانلودنوحه محرم,کاروان شام,استقبال ازمحرم ,اشعارکاروان کربلا,اشعاراستقبال از محرم ,اشعارمحرم,اشعارسینه زنی محرم ,هیئت زینبیون,شعرمحرم ,متن اشعارمحرم,اشعارشبهای محرم ,امام حسین,دانلوداشعارمحرم ,دانلودنوحه محرم,زنجیرزنی محرم,جهان میهن,محرم,,زنجیرزنی محرم,جهان میهن,محرم,, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» عناوين آخرين مطالب
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پایگاه اشعارمذهبی بیت الائمه بوده وهرگونه کپی برداری باذکرنام منبع بلامانع است ....